شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فروشنده» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مدیران تصادفی

پدیده‌ای به نام مدیران تصادفی! * مدیران تصادفی کسانی هستند که به واسط یک اتفاق یا به عبارتی یک رانت!!!، به پست مدیریت رسیده‌اند 🌟ویژگی‌ها: ۱) مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» می‌دانند و همواره احساس می‌کنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند. ۲) مدیران تصادفی، تصمیم‌های پراکنده‌ می‌گیرند و روند یکسانی در تصمیم‌های آنها مشاهده نمی‌شود. گاه برای یک بخش به طرز گسترده‌ای هزینه می‌کنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایه‌گذاری برای یک واحد را فراموش می‌کنند. ۳) مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه‌ی مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است. ۴) مدیران تصادفی، تصمیم‌های تکانشی می‌گیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف می‌کنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیم‌های آنها غیر قابل پیش‌بینی است. ۵) مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح می‌دهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاق‌تر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد. ۶) مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» می‌دانند و نه «تخصص». چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال می‌برد اما وجود متعهدان بی‌تخصص، می‌تواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد. ۷) مدیران تصادفی، تشنه‌ی عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینه‌های جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت می‌کنند. ۸) مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح می‌دانند و نه محل کسب و کار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان می‌بینی که هرگز نمی‌توانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی. ۹) مدیران تصادفی از کارکنان رده پایین‌تر فاصله گرفته و خود را ایزوله می‌کنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغه‌ها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد. ۱۰) مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال می‌کنند. در جلسه‌های میان کارکنان، می‌توانند لغت‌های جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظه‌ی خود،‌ برای استفاده‌های آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند… ۱۱) مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «می‌بینند». گاه کارمندی ماه‌ها در محل کار دیده نمی‌شود. برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده می‌شود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده می‌شود. جالب اینجاست که بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنانشان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، می‌خواهند دیده شوند... از این موارد چقدر و در کجا سراغ دارید؟

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

استراتژی منابع انسانی

#استراتژی_منابع_انسانی


🚫بهترین کارکنان را همیشه در ذهن داشته باشیم


🔸یکی از متداول‌ترین اشتباهات در میان مدیران و روسا این است که آنها معمولا بهترین و توانمندترین کارکنان خود را مورد توجه قرار نمی‌دهند و عمده‌ توجه روی کارکنان ضعیف و ناکارآمد است. 


🔸آنها به اشتباه تصور می‌کنند که افراد قوی و کارآمد نیازی به توجه ندارند، در حالی‌که هیچ چیز بدتر از این نیست که یک فرد، چه توانمند و چه ضعیف و ناتوان، از سوی رئیس یا مدیر مافوقش مورد بی‌توجهی قرار گیرد. چرا که این بی‌توجهی موجب از بین رفتن روابط بین مدیر و کارمندان می‌شود.


🔸این اصلا درست نیست که شما به‌عنوان یک مدیر، بهترین نیروها را جذب و بعد به آنها بی‌توجهی کرده و عملکرد ایشان را مورد تشویق و تقدیر قرار ندهید.


🔸اگر مدیری با بهترین و درخشان‌ترین افرادش وقت نگذراند و به عبارت روشن‌تر، آنها را مورد بی‌اعتنایی قرار دهد، نخواهد دانست آنها چه نیازهایی دارند و چگونه می‌توانند به رشد بیشتری دست یابند. 

مدیران باید هوشیار باشند که حتی بهترین و توانمندترین کارکنان نیز به شدت به راهنمایی و توجه خاص مدیران‌شان نیاز دارند و باید توسط آنها دیده شوند.


🔸تجربه نشان داده که هر یک دقیقه وقت گذاشتن با کارمندی که نتایج درخشانی کسب کرده، چند برابر ارزشمندتر از دقایقی است که مدیران با کارمندان ضعیف گذرانده‌اند.


🔸از سویی دیگر بسیاری از مدیران تصور می‌کنند گذراندن وقت با کارکنان و توجه به آنها «مدیریت خرد» بوده و باید از آن اجتناب کرد. از این نوع مدیران با عنوان «مدیران همیشه غایب» نام برده می‌شود، مدیرانی که فقط پشت میز می‌نشینند و خیلی کم در بین کارکنان ظاهر می‌شوند. 

ناگفته پیداست چنین مدیرانی نمی‌توانند نقش هدایت‌گر و حل‌کننده مشکلات را ایفا کنند چرا که شناختی درباره توانایی‌ها، ضعف‌ها و نیازهای افراد خود ندارند که بخواهند آنها را حل کنند.


  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

شرح و چگونگی عملیات بازاریابی تهاجمی

اینکه برای بازاریابی تهاجمی یک تعریف واحد ارائه کنیم کار بسیار سختی است، زیرا مجموعه وسیعی از عملیات های بازاریابی از قبیل مدیریت سطوح قیمتی محصولات و مدیریت مالی سازمان می باشد، بطور کلی هماهنگی کلیه امور و منافع مربوط به مشتریان بهترین تعریف برای این عملیات بازاریابی می باشد، البته در این شرایط هم مشتریان خارجی و هم کارکنان مد نظر هستند که همواره قیمت و کیفیت دو مولفه اصلی و مطرح برای مشتریان می باشد.

در عملیات بازاریابی تهاجمی همه کارکنان در کلیه سطوح و بخش ها باید خود را یک بازاریاب برای شرکت بدانند تا نتیجه آن باعث رشد و توسعه اقتصادی برای آن سازمان گردد

لازم است بدانید عملیات بازاریابی تهاجمی با دو هدف بسیار بزرگ انجام می شود:

1- تامین نیازهای مشتریان و با رویکرد افزایش منفع آنها

2- افزایش سود

برای رسیدن به اهداف بازاریابی تهاجمی باید بهترین محصولات چه از نظر کیفیت و خدمات و چه از نظر قیمت در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد ، تا جایی که رقبا نتوانند چنین خدماتی را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند و فقط در این شرایط بنگاه اقتصادی می تواند به بیشترین سودهی برسد و می تواند بیشترین سهم بازار را داشته باشد. البته در راستای تمامی این فعالیت ها باید بتواند بهترین تجربه را برای مصرف کنندگان بوجود آورد.

لازم است بدانید که رابطه ای مستقیم بین میزان سود بنگاه های اقتصادی و میزان رضایت مشتریان وجود دارد و افزایش میزان رضایت مشتریان از محصولات و خدمات شما باعث وفاداری آنها می گردد همین وفاداری سودآوری بسیار زیادی برای شرکت ها به همراه خواهد داشت.

در اینجا حائز اهمیت است بدانید، هنگامی مشتریان وفادار خواهند شد که محصولات و خدمات شما به بهترین نحوه منافع آنها را تامین نماید و تامین منفعت مصرف کنندگان در عملیات بازاریابی تهاجمی مفهومی بسیار پیچیده دارد. در ابتدا شرکت های بازرگانی باید نقاط قدرت خود را شناسایی کرده و با تمام فرصت های موجود در بازار هماهنگ گردند و بعد کلیه عملیات بازاریابی تهاجمی خود را با پایین ترین هزینه ها انجام دهند تا به سود دهی بالا برسند. برای موفقیت در عملیات بازاریابی تهاجمی سازمان ها باید بتوانند سودی بالاتر از حد متوسط برای خود از بازار دریافت نمایند و فقط با استفاده از سود حاصل از عملیات فروش و سود بازگشتی از خواب سرمایه و ارزش افزوده مربوط به سرمایه می توان به این مهم دست یافت و فقط سود بالا نصیب شرکت هایی خواهد شد که حافظ منافع مصرف کنندگان خود باشند. این شیوه خاص بازاریابی به بالا بردن سود در طولانی مدت تاکید موکد دارد.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

استراتژی چیست

🌱استراتژی چیست ؟ 🧐


✍️ استراتژی یک "تلاش" است برای درک این مطلب که در جهان امروز چه جایگاهی را به خود اختصاص داده ایم، نه پرداختن به این موضوع که "آرزو" داشتیم در چه جایگاهی می بودیم. استراتژی با نت های مختلف نواخته می شود.اگر طراح استراتژی بتواند در هفت دستگاه بنوازد، آن گاه می تواند یک استراتژی کلان ارائه کند. اما اگر تنها در یک دستگاه بتواند بنوازد، مشتری خاص خودش را دارد. همان طور که در عالم موسیقی، اگر فقط در دستگاه شور نواخته شود، کسانی که به آن علاقه مند هستند، جذب می شوند و نمی توان انتظار و توقع داشت که دیگران نیز به آن جذب شوند. از رهگذر استراتژی نمی توان آینده را پیش بینی کرد. استراتژی آینده سازی می کند، آینده را خلق می کند. پیش بینی آینده ناممکن است، ولی خلق آن ممکن؛ زیرا آینده در گرو اراده ی ماست. آینده آن گونه اتفاق می افتد که امروز ما اراده می کنیم. "آینده مخلوق ماست" 


#بخشی_از_کتاب_استراتژی_بازاریابی_

💢💢💢💢💢💢💢

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

از فعالیت‌های رقیبان خود خبر داشته باشید

اگر متوجه شدید ارتباطات شما با مشتریان به دلیل کشش آن‌ها به‌سوی رقیبان مکررا قطع می‌شود، باید بدانید در محتوای تولیدی آن‌ها المانی وجود دارد که به جذب مشتریان می‌انجامد. تمام محتوایی که از سوی رقیبان شما به‌صورت عمومی به اشتراک گذاشته می‌شود، مطالعه و بررسی کنید تا ایده‌های خود را بنا کنید؛ البته دست به دزدی و تقلید نزنید چون ممکن است در نهایت به اعتبار خود لطمه بزنید. همیشه مطابق با اخلاقیات عمل کنید تا تأثیر مثبتی از خود بر مشتریان به‌جای بگذارید.

  • حسین هاشمی مهر