به نام خدا
دوستان عزیز با سلام کسی شرکت حبوبات و پخش مواد غذایی داره میخاستم چند تا سوال بپرسم در شیراز اگر هست ممنون میشم اطلاع بدید .....
فقط چند تا سوال و کمک هس
#شرکت
#مدیر
دوستان عزیز با سلام کسی شرکت حبوبات و پخش مواد غذایی داره میخاستم چند تا سوال بپرسم در شیراز اگر هست ممنون میشم اطلاع بدید .....
فقط چند تا سوال و کمک هس
#شرکت
#مدیر
Nobitex کسی میدونه
اینستا گرام : hooseinsb پیام بدید
خرید عید را از ما بخواهید بهترین کیفیت زیر قیمت بازار
ضرر نمیکنید امتحان کنید 😍
www.100yek.com
www.100yek.com
www.100yek.com
www.100yek.com
Insta:hooseinsb
Hooseinsb
معجون کنجد سیاه .ائل سون
امتحان کنید :::::::::::::::««
اولین و تنها تولید کننده مربای کنجد سیاه در دنیا
فواید کنجد سیاه:
دانه کنجد سیاه سرشار از پروتئین است.
موجب افزایش هوش کودکان در سنین رشد می شود
به پیشگیری از دیابت کمک می کنند.
سطح کلسترول خون را پایین می آورد
برای هضم گوارش بسیار خوب است
می توان از آن برای داشتن پوستی سالم تر استفاده کرد
باعث افزایش سلامت قلب می شود
از سرطان پیشگیری میکند
#پیام بدهید
اینستاگرام:hooseinsb
ارده اردکان یزد:
خواص:ارده و خواص بی نظیر آن
در کتب طب سنتی با نام رهشی امده است و ان عبارت است از کنجد پوست گرفته بریان که نرم ساییده شده باشد و به صورت مایع در اید و روغن ان را نگرفته باشند .
از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم وتز است . و از مظر خواص معتقدند که برای تقویت نیروی جنسی و تقویت بدن مفید است . اگر به طور غلیظ خورده شود دیر هضم و ثقیل است و اشتها را از بین می برد برای رفع این عوارض آن را باید با عسل و سرکه مخلوط کرد و خورد .
* ارده نرم کننده ی سفتی ها و ورم ها ی سفت داخلی است و دمل ها زرا نیز نرم می کند و مسکن درد ان است هم چنین ضماد و مالیدن ان نیز همین خواص را دارد .
* در مناطق خاور دور از نظر خواص دانه ی کنجد متفق القول اید که مغذی و نرم کننده است . برای نرم کردن سینه مفید است و ملین و مسهل است .
* مدر قاعده آور است .
دانه های سیاه کنجد از نظر خواص ترجیح داده می شود .
* این دانه ها به عنوان پاد زهر مورد توجه است و به علاوه برای معالجه ی بی حسی ، کرختی ، فلج ، یبوست و کاهش فشار خون بالا تجویز می شود .
* هم چنین برای رفع بیماری ها ی رحم توصیه می شود .
* مدر قاعده اور است . دانه های سیاه کنجد از نظر خواص ترجیح داده می شود .
* همچنین برایرفع بیماری های رحم توصیه می شو . روغن دانه های کنجد جانشین برتری برای روغن زیتون است و به عنوان ظرف برای تهیه پمادها ، ماده مفیدی است و برای این کار باید سر را با آن مالش داد .
* برگهای کنجد لعاب زا می باشد و نرم کننده و محلل است دم کرده ن برای ردشد موی سر نافع است دم کرده گیاه کامل مدر است.
آدرس:
شیرازمشیر کهنه بین خیابان ٢یا٤فروشگاه زیتالا
کیلو ٢٨هزار تومان
بسیار عالی
تبلیغ نویسی که همان نوشتن متن تبلیغاتی برای جذب مشتری است. copy-writing یکی از ابزارها و روش های متقاعد سازی مشتری می باشد. تبلیغ نویسی بر روی روان و افکار و تصمیم مشتری کار می کند تا در صفحه سایت شما آن اقدامی را که مدنظر شما است مشتری بدان عمل کند.
به عنوان مثال آدرس ایمیلش را وارد کند، از شما خرید انجام دهد و یا اینکه فایلی را دانلود کرده و مطالعه کند. متاسفانه اگر سایت های ایران را رصدی داشته باشیم می بینیم که ۹۹ درصد از سایت های ایرانی در صفحات محصول یا خدمات خود فاقد یک تبلیغ نویسی خوب هستند.
بر این اساس اگر ما یک محصول و یا خدمات عالی داشته باشیم ولی نتوانیم مشتری را متقاعد سازیم و یا یک متن تبلیغاتی برای جذب مشتری نداشته باشیم تا از خدمات ما استفاده کند و یا محصولات ما را خرید کند، بی فایده خواهد بود.
چه بسا افرادی هستند که دانش تبلیغ نویسی عالی دارند، هرچند هم که محصول با کیفیت و یا خدمات عالی هم نداشته باشند با هنر تبلیغ نویسی توانسته اند مشتریان بسیاری به سمت محصولات و یا خدمات خود سرازیر کنند.
خلاقیت و داشتن ذهن مثبت برای هر فردی که کسب و کار خود را می خواهد توسعه دهد لازم است. کتاب های ماهان تیموری در رابطه با این موارد واقعیت های خوبی را بیان کرده است.
البته تبلیغ نویسی محدود به سایت نمی شود. تبلیغ نویسی در شبکه های اجتماعی، بیلبوردهای شهری، تراکت ها، بروشورها و حتی تبلیغات کلامی هم کاربرد دارد و شما می توانید آن را در جهت متقاعد سازی مشتری از آن استفاده کنید.
صفحات فرود وب سایت ها (تبلیغ نویسی صفحه محصول سایت)
محتوا و مقالات وب
نوشتن ایمیل
نوشتن متن های بنر های تبلیغاتی
نوشتن CTA ها
و …
متاسفانه در بسیاری از سایت های ایرانی مشاهده می کنیم که در صفحه محصول فقط چند عکس از محصول و قیمت آن را نوشته است و هیچ آثاری از توضیحات اضافی و مزایایی که این محصول برای خریدار خواهد داشت، نیست. نه عنوان مناسبی و نه نوشته ی متقاعد سازی مناسبی در جهت اقدام به خرید مشتری وجود ندارد و بعد از مدتی صاحب سایت ادعا می کند که من چند سال است که این سایت را دارم ولی خریداری برای محصولاتم ندارم.
این مهم ترین جنبه یک پیام تبلیغاتی خوب است، اما اکثر اوقات، نادیده گرفته می شود. خود را به جای خواننده پیام تصور کنید، و دقیقا چیزی را بنویسید که او می خواهد بداند، نه چیزی که شما می خواهید بیان کنید. و در مورد شعار ها و تله ها دقیق بنویسید.
نکته دیگر اینکه شما تنها یک فضای کوچک برای جذب مشتری دارید، اگر تنها تأکید بر تجارت شما باشد، فرصت طلایی را از دست می دهید. به یاد داشته باشید که نگرانی اصلی مشتری، پاسخ گفتن به خواسته ها و نیازهای خودش است، نه افزایش رقم حساب مانده حساب شده در بانک ملی!
از تبلیغ نویسی برای دو منظور می توانید استفاده کنید یا برای خودتان کسب و کار راه بیندازید و برای خدمات و محصولات دیگران تبلیغ نویسی کنید و یا اگر صاحب کسب و کاری هستید در محصولات و یا خدمات خودتان استفاده کنید.
متنی که شما برای عنوان می نویسید باید کاربر را به مطالعه ادامه متن ترغیب کند. باید در عنوان آرزوی مشتریتان آمده باشد. باید به گونه باشد که مخاطب آن را باور کند و عنوان متن به گونه باشد که حس ترس را در مخاطب ایجاد کرده و ترغیب در خرید آن محصول یا استفاده از خدمات شما وادار سازد. و در حالت کلی باید در همان ۳ ثانیه ی ابتدایی مخاطبتان را مجذوب کند.
شما باید بازار هدفتان یعنی نیاز مشتریانتان را به خوبی بشناسید. در بدنه متن دوباره به نیاز و آرزوی مخاطبتان اشاره کنید و برای حل آن محصول و یا خدمات خود را پیشنهاد دهید.
بجای اینکه از خصوصیات محصول و خدماتتان بنویسید، از مزیتی صحبت کنید که خدمات و یا محصولتان برای مشتری خواهد داشت. زیرا مشتری نتیجه و مزیت را خرید می کند نه ویژگی های فنی که محصول و خدمات شما دارد.
برای مشتریتان ایجاد ارزش افزوده کنید. بیشتر از انتظار مخاطب ظاهر شوید. در کنار خدمات و محصولی که مشتری از شما خرید کرده، هدایا، بن های تخفیف و یا خدمات رایگان دیگر هم هدیه دهید.
مشتری تنها از روی صفحه ی محصول از شما خرید انجام نمی دهد، بلکه صفحه تماس با ما و درباره ما هم بر روی تصمیم خرید مشتری دخیل هستند. پس صفحه تماس با ما و درباره مای زیبا و جامعی داشته باشید. و همچنین اعلام کنید که محصولتان دارای گارانتی و ضمانت بازگشت وجه دارد.
بر روی نقاط قوت محصولتان تمرکز کنید. منفی ننویسید. موردی را که رقیبان شما ندارند آن را در محصولتان برجسته کنید. مشتری هایتان را متقاعد بسازید که محصول شما مسئله و مشکلشان را حل خواهد کرد.
در صفحه خرید مشتری را متقاعد کنید که خرید این محصول یا خدمات کاملا به نفع او خواهد بود، چون محصول شما مشکلات او را حل خواهد کرد. و اگر فرصت خرید را از دست بدهند دیگر ممکن است شرایط مشابهی برای او پیش نیایید.
بعد از اینکه مخاطب شما دکمه خرید را کلیک کرد و تبدیل به مشتری شما شد، شما لازم است که پشتیبانی محصولات و خدماتتان را برای خریدار شروع کنید. انجام پشتیبانی یکی از راه های اعتماد سازی مشتری می باشد.
۱۰ معیار برای تشخیص مناسب بودن عنوان
عنوان مهمترین بخش یک تبلیغ چاپی و همینطور تبلیغات آنلاین بهشمار میرود و برای موفقیت تبلیغ حیاتی است. ۹۵ درصد افراد فقط عنوانها را میخوانند و اگر عنوان به اندازه کافی جذاب باشد، مطلب را میخوانند.
وقتی روزنامه میخوانید، چه چیزی شما را به خواندن مقالهای خاص ترغیب میکند؟ بله عنوان مقاله. در حقیقت خواندن روزنامه بررسی عناوین است و هرگاه به عنوان جالبی برسید، متن آن را میخوانید.
آیا عنوان بزرگترین مشکل، نگرانی یا آرزوی مشتری را مورد هدف قرار داده است؟
آیا از عناوین ابهامبرانگیز، خندهدار و با مزه استفاده میکنید؟
آیا عنوان از واژههای قدرتمند استفاده میکند؟
آیا عنوان مشتری را مخاطب ساخته است یا بسیار کلی است؟
آیا شکلبندی عنوان مناسب است؟
آیا عنوان علایق شخصی خواننده را تحریک میکند؟
آیا عنوان کاملا واضح و شفاف است؟
آیا عنوان ویژه و دقیق است؟
آیا برای تهیه عنوان وقت کافی اختصاص دادهاید؟
آیا عنوان باورکردنی است؟
برای مردم سرعت اهمیت زیادی دارد، در خریدهای پستی مردم ترجیح میدهند از فردی خرید کنند که کالا را زودتر بهدستشان میرساند. همچنین دوست دارند با استفاده از محصول، در کمترین زمان به نتیجه موردنظر برسند. اگر بهترین قرصهای لاغری را بفروشید، اما زمان تاثیر آنها یک سال باشد، به احتمال زیاد شکست خواهید خورد.
مثالی از عنوان مناسب: «ببینید چگونه دکتر فرضی ترس از ارتفاع شما را در پانزده دقیقه درمان میکند.»
ساختار پیام تبلیغاتی باید منظم باشد.
پیام های تبلیغاتی، مانند مقالات ابتدایی، باید دارای یک مقدمه، متن اصلی و نتیجه گیری باشد.
پیام باید به راحتی قابل خواندن باشد. پیچیدگی دشمن تبلیغات است !
بسیاری از پیام های تبلیغاتی ، بدون اینکه خوانده شوند، دور انداخته می شوند، زیرا بیش از حد، پیچیده به نظر می رسند.
توجه خواننده را جذب کنید
عنوان یا تیتر تنها به تبلیغات محدود نمی شود. از عنوان ها می توان برای پیام ها نیز استفاده کرد. بدین طریق، شما چیزی را به خوانندگان اعلام می کنید که با فونت بولد شده(برجسته)، باید توجهشان را جلب کند.
همین طور شما می توانید از هدلاین های بلند تر استفاده کنید (سه یا چهار جمله یا کلمه به نسبت متون) تا اهمیت اطلاعات را نشان دهید. در هر صورت، همیشه کاری کنید تا بازدیدکننده، متقاعد شود تا هدلاین را مطالعه کند. چیز شبیه به صفحات لندینگ در وب سایت های بزرگ.
رفتار مصرفکننده علم مطالعه افراد، گروهها و سازمانها و فرایندی است که آنها طی میکنند تا یک محصول، سرویس، تجربه یا ایده را انتخاب، حصول اطمینان و استفاده کنند و در نهایت دور بریزند تا نیازهایشان برطرف شود و همچنین مطالعه اثری که این فرایند بر روی مشتری و جامعه میگذارد. این علم مواردی همچون روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی اجتماعی، بازاریابی و اقتصاد را در هم میآمیزد. این علم در تلاش است تا فرایند تصمیمگیری خریداران را چه به شکل یک به یک و چه گروهی درک کند، مواردی همچون چگونگی اثر احساسات برای رفتارهای خرید. این علم ویژگیهای مشتری از قبیل ویژگیهای جمعیت شناختی و معیارهای رفتاری را مطالعه میکند تا خواسته مردم را بفهمد. این علم همچنین تلاش میکند تا اثر گروههای همچون خانواده، دوستان، ورزشکاران، گروههای مرجع و کل جامعه را بر روی خریدار ارزیابی کند.
کسی nobitex کار کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این دو موضوع به هیچ وجه رقیب یک دیگر نیستند بلکه در حقیقت، مکمل یکدیگر هستند
و هر دو باید در جای خودش مورداستفاده قرار بگیرد
البته اینکه استفاده از کدامیک از آنها را زودتر شروع کنید هم اهمیت چندانی ندارد
فقط باید یکی را انتخاب کرده و پیش از دیگری شروع کنید و مرحلهبهمرحله آن را توسعه دهید.
در این مطلب قصد داریم به این موضوع بپردازیم که فروش از طریق شبکههای اجتماعی
و استفاده از طریق سایتهای فروش کالا هر یک چطور میتوانند به توسعه کسب و کار شما کمک کنند.
فروش از طریق شبکههای اجتماعی
فروش از طریق شبکههای اجتماعی که به اختصار فروش اجتماعی نامیده میشود
در پست های قبلی توضیح دادم و مقاله براتون برای دانلود گذاشتم
ولی برای دوستانی که شاید مطالعه نکردن به صورت خودمونی بگم
یعنی بازدیدکننده از طریق این شبکه ها وارد فروشگاه یا سایت ما بشه و ما را در رسیدن به هدفمون یاری کنه
شبکههای اجتماعی مختلفی وجود دارند شما باید بررسی کنید کدامش در داخل ایران طرفدار داره
توصیه بنده فیس بوک و اینستاگرام و تلگرام می باشد
امروزه بیشتر مردم از سایت که معرفی کردم استفاده میکنند
چیزی حدود 75 درصد مردم ایران از سه شبکه فوق طبق امار استفاده میکنند
شما در شبکه های اجتماعی باید کاری کنید تا پست های شما بیشتر لایک شود ( همان بازاریابی ویروسی یا دهان به دهان )
برای اینکه لایک بیشتر بخوردید چند توصیه برای شما دارم
نگاه کنید دوستان بنده اینجا قصد بازی با کلمات را ندارم
با اسم دختر عضو این شبکه ها شوید خود اسم دختر لایک میاره
مورد بعدی منتظر باشید تا ی خبری بشه سریع پخش کنید
برای مثال بازی فوتبال ایران و امریکا شما تا دقیقه 60 بازی دید ایران 3 هیچ جلو هست
شروع کنید به پخش خبر پیروزی تیم ملی چون ملت ما اون موقع در جو بازی هستند پست شما بیشترین لایک میخوره
به این نکته دقت کنید زمانی که نوبت به خرید یک محصول میرسد خریداران اغلب توجه خاصی به نظر دوستان خوددارند
و ی نکته دیگه باید بدانید اینکه تبلیغ ی محصول شاید با گشت زمان اثر بخشی خودش از دست بدهد
ولی وقتی توسط دوستان یا فامیل ی محصولی پیشناهد هرگز
به اطلاعات بدست امده از ی نظرسنجی دقت کنید
– هشتاد درصد از افراد پاسخدهنده به سؤالی در این رابطه اعلام کردهاند محصولاتی که دوستان و همکاران در شبکههای اجتماعی به آنها معرفی کردند در خرید آنها تاثیر مستقیم داشته.
– احتمال خرید محصول در صورت پیشنهاد آن توسط دیگران تا هفتاد درصد بیشتر میشود.
– هفتاد و پنج درصد از خریداران برای دریافت راهنمایی در رابطه با تصمیم خرید از شبکههای اجتماعی یا گوگل استفاده کرده اند
– خریداران امروزی با حجم انبوهی از اطلاعات در مورد کالا رو به رو هستند حتی بیشتر از فروشنده
اینجاست که شبکههای اجتماعی اثر بخشی خود را ثابت میکنند
باید ابه این موضوع دقت کنید این مطلب هم میتواند یک فرصت باشد یا ی تهدید
چرا چون اگه بنجل فروشی داشته باشی بازار را به سرعت از دست میدهید
و اگر محصول با کیفیت داشته باشی فروشت چند برابر میشود
کاربران این شبکه ها بهمنظور تعامل با دوستان خود و یافتن دوست جدید پای در این فضا میگذارند
پس حس و حال خرید کردن ندارند
شما هدف اولیه خودتون باید این مورد بزارید که به خریداران آینده خود بگوید ما هستیم و کاری کنید اونها شما را لایک کنند
نتیجه گیری بکنیم در مورد مطالب بالا چطور میشه از شبکه های اجتماعی فروش داشت
یک باید طرف مقابل بشناسی ی وجه مشترک پیدا کنید بعد از طریق اون وجه مشترک تجارت خود را شروع کنید
http://100yek.com/
........................................
❇️تا 50% کمتر از قیمت بازار به واسطه خرید مستقیم از کشاورز
❇️محصول ارگانیک
❇️محصول آزمایش شده
❇️نظارت میدانی مهندسی
❇️حمایت از کشاورز
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
استارت آپ «صد یک» در خدمت صنعت کشاورزی
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
صد یک حامی کشاورز و مصرف کننده
www.100yek.com
www.100yek.com
www.100yek.com
www.100yek.com
www.100yek.com
استارت آپ صد یک
اینستا :hooseinsb
قانون 1: تشخیص مشتریان واقعی
اولین قانون موفقیت در فروش «تخصیص زمان بیشتر به مشتریان احتمالی بهتر» است. ممکن است مشتریان احتمالی زیادی برای محصولات و خدمات شما وجود داشته باشند، اما همه آنها مشتریان احتمالی مناسب شما نیستند. همانطور که در فصل 5 درباره استراتژی بازاریابی هشدار دادیم، در این بخش نیز درباره فرایند فروش هشدار میدهیم. اغلب مشتریان احتمالی برای شرکت شما و محصولات و خدمات شما مناسب نیستند.
خریداران اصلی محصولات و خدمات شما چه کسانی هستند؟ در بسیاری از کسبوکارها، 20 درصد مشتریان، 80 درصد محصولات و خدمات را میخرند. کار مهم شما پیدا کردن آن 20 درصد از مشتریان است. اگر در کار معامله سهام هستید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیش از همه معامله میکنند. اگر تبلیغات میفروشید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیشترین تبلیغات را میخرند.
این موضوع کاملا واضح است، اما بسیاری از صاحبان کسبوکارها هیچ شناختی از بهترین مشتریان خود ندارند. وقتی از شرکتهای مختلفی بازدید میکنیم که تحقیقات گستردهای در بخش بازاریابی انجام میدهند، با این وجود تیم فروش آنها هدر دادن همهجانبه زمان و پول را متوقف نمیکند، به شدت متعجب میشویم. افراد بخش خدمات مشتری، تیم بازاریابی و نیروی فروش خود را گرد هم آورید تا درباره بهترین خریداران بازار صحبت کنند.
اولین کار شما تشخیص مشتریان واقعی از افراد مردد است. وقت کافی اختصاص داده و سوالاتی بپرسید. انرژی و منابع فروش شما محدود هستند. نمیتوانید آنها را برای افرادی هدر دهید که نمیتوانند یا نمیخواهند از شما خرید کنند.
مشتری احتمالی مناسب ویژگیهایی دارد که میتوان آنها را اینگونه طبقهبندی کرد:
• زمانبندی: مشتری احتمالی نیازی واقعی دارد که توسط محصولات و خدمات شما برآورده میشود و هماکنون این نیاز وجود دارد.
• مشکل: مشتری احتمالی مشکلی شفاف و مشخص دارد که محصول و خدمت شما آن را حل میکند.
• ارزش: مشتری احتمالی هدف مشخصی دارد که با کمک محصولات و خدمات شما با هزینهای بسیار کمتر از ارزش خود هدف، میتواند به آن دست یابد.
• درد: مشتری ناراضی است یا ناخرسندیهایی دارد که برطرف کردن آنها از عهده محصولات و خدمات شما ساخته است.
• نتیجه: مشتری احتمالی نیازی دارد یا میخواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث میشود که سریعتر، بهتر و ارزانتر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمیشد.
شفافیت مهمترین عامل در هر شرایطی است. هم شما و هم مشتری احتمالی باید به وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرونبهصرفه برای مواجهه با آنها است.
قانون 2: ایجاد صمیمیت و اعتماد
با وجود همه دادهها و تخصصهایی که در فرایند فروش مورد استفاده قرار میگیرد، اکثریت قریب به اتفاق تصمیمات خرید بر پایه احساسات، مخصوصا احساس خریداران (یا اطرافیان آنها) نسبت به محصول و فروشنده اتخاذ میشود. نوع احساس خریدار به فروشنده، نوع احساس او نسبت به کل شرکت را شکل میدهد.
بهترین فرایند فروش فرایندی است که طی آن، مشکلات مصرفکننده را، با جزئیات واقعی، به او گوشزد کرده و سپس مزایای حاصل از راهحلهای خود را به او نشان میدهید. البته، بزرگترین بخش فروش تا بعد از فروش ادامه پیدا میکند.
وقتی فروشی انجام میدهید، باید خدمت یا محصول را تحویل دهید و مطمئن شوید که به طور رضایتبخشی نصب شده و مورد استفاده قرار میگیرد و تا زمان مشخصی بعد از فروش، پاسخگوی شکایات و نگرانیهای مشتریان باشید. به همین دلیل، مشتری در ابتدا به دنبال ارتباط است. تا زمانی که مشتری نگران است، ارتباط با فروشنده بسیار مهمتر از خود محصول یا خدمت است.
قانونی با عنوان «قانون تلاش غیرمستقیم» در فروش وجود دارد. بر اساس این قانون هر چه بر ارتباطات (رویکرد غیرمستقیم) تمرکز کنید، فروش بهتری خواهید داشت؛ اما هر چه بیشتر بر فروش تمرکز کنید و ارتباطات را نادیده بگیرید، احتمال فروش یا برقراری ارتباط خوب با مشتری ضعیفتر خواهد شد.
اعتماد و اعتبار مهمترین عوامل در ارتباطات فروش هستند. مشتری باید کاملا به شما (فروشنده) اعتماد کند و اطمینان قطعی داشته باشد که به تعهدات خود عمل خواهید کرد. مشتری باید معتقد باشد که کارایی محصول و خدمت شما همان است که در ابتدا گفتهاید و به همان ترتیب هم باقی خواهد ماند.
صحبت به فروش منجر نمیشود. بین تعداد سوالاتی که درباره نیازها و خواستههای مشتری میپرسید و قدرت ارتباطی که شکل میدهید، رابطهای مستقیم وجود دارد. صحبت به فروش منجر نمیشود، پرسیدن به فروش منجر میشود.
به علاوه، بین گوشدادن دقیق به پاسخهای مشتریان و میزان علاقه و اعتماد مشتری به شما رابطه مستقیمی وجود دارد. واقعیت این است که گوش دادن اعتماد به وجود میآورد. برای ایجاد ارتباطی قابل اعتماد بین فروشنده و مشتری، هیچ راهی سریعتر و موثرتر از پرسیدن سوالات بسیار از مشتری و گوش سپردن دقیق به پاسخها نیست.
هر چه دقیقتر به سخنان مشتری گوش بسپارید، علاقه و اعتماد او به شما افزونتر شده و پذیرای محصولات و خدمات شما خواهد بود. سوالات، کلید کار و اعتماد، عامل حیاتی در این فرایند هستند.
قانون 3: تشخیص دقیق نیازها
بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت میکنند نمیدانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است. آنها افرادی مردد هستند و صرفا به جمعآوری اطلاعات میپردازند.
وقتی با مشتری صحبت میکنید، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص، نامشخص یا غیرواقعی باشد. اگر نیاز مشخص باشد، ممکن است مشتری روش دقیق برآورده کردن آن را بداند یا نداند. ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر میکند نیاز دارد، بسیار متفاوت باشد.
اگر نیاز نامشخص و مبهم باشد، شما و مشتری تنها از طریق معاینه و تشخیص میتوانید نیازهای موجود را به دقت بشناسید و روش برآورده کردن آنها به وسیله محصولات و خدمات خود را مشخص کنید.
در بسیاری از موارد، مشتری ممکن است فکر کند نیازی دارد، در حالی که شرایط او واقعا رضایتبخش است. او به محصول یا خدمت شما احتیاجی ندارد و کار شما به عنوان فروشنده حرفهای آن است که این موضوع را به او گوشزد کنید.
پرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش سپردن به پاسخ آنها، روش دقیق تعیین نیازها است. پر درآمدترین فروشندهها، سوالات خود را از قبل به دقت آماده میکنند، آنها را یاداشت کرده و به ترتیب میپرسند.
بدترین فروشنده کسی است که هر چه به ذهنش میرسد را بیان کند و در حین مکالمه فروش، از یک مطلب به مطلب دیگر بپرد. پرسیدن سوالات نامرتبط بدون شک از اعتبار شما میکاهد و دستیابی به فروش را بسیار دشوار میکند.
قانون 4: ارائه متقاعدکننده
ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی میشود. در فرایند فروش میتوانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه، تعیینکننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است؛ برای مثال میگویید: «این یک نرمافزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن میتوانید همه اعداد کسبوکار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»
در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که میتواند بدون متوقف کردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار میدهد. برای مثال:
فروشنده: آیا مایلید این نرمافزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح میدهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.
فروشنده: مشکلی نیست. این نرمافزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار میکند و هم روی سیستمهای سرور.
به علاوه، در ارائه فروش قوی و حرفهای، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کردهاند اشاره میشود. داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته، محصول یا خدمت شما را خریدهاند و از نتایج آن راضی هستند.
قانون 5: پاسخگویی موثر به اعتراضات
هیچ فروشی بدون اعتراض انجام نمیشود. اعتراضها نشانگر علاقه هستند. هر چه مشتری احتمالی سوالات بیشتری درباره محصولات و خدمات شما بپرسد، احتمال اینکه علاقه کافی برای خرید آن پیدا کند، بیشتر است.
«قانون شش» در مورد اعتراضات صدق میکند. این قانون میگوید تعداد اعتراضات به یک خدمت یا محصول بیشتر از شش مورد نیست. گاهی فقط یک یا دو مورد وجود دارد اما بیشتر از شش نخواهد شد. یک ورق کاغذ بردارید و پاسخ این سوال را بنویسید:
«مشتری احتمالی متناسب ممکن است چه دلایلی برای عدم خرید محصولات و خدمات من ارائه دهد؟»
حتی اگر ظرف مدت یک هفته یا یک ماه اعتراضات زیادی دریافت میکنید، میتوان همه آنها را در شش گروه یا کمتر طبقهبندی کرد. اعتراضات احتمالی مهم را مشخص کنید و پاسخهایی منطقی و مستحکم برای هر کدام از آنها در نظر بگیرید تا وقفهای در فرایند فروش ایجاد نشود.
قانون 6: قطعی کردن فروش
بازیکنان گلف میگویند: «اولین ضربه را برای نمایش میزنیم، اما در ضربات بعد، پول جایزه را نشانه میرویم.»
تاکنون همه مراحل فروش که درباره آنها صحبت کردهایم را انجام دادهاید، اما توانایی شما برای قطعی کردن فروش و وادار کردن خریدار به اتخاذ تصمیم خرید همان زمانی است که «پول را نشانه میروید.»
قدرتمندترین واژه در فرایند فروش «درخواست» است. افراد زیادی از عدم پذیرش یا شنیدن واژه «نه» در مکالمه فروش هراسانند و به همین دلیل، هیچگاه درخواست نمیکنند. آنها منفعلانه مینشینند و امیدوارند مشتری پیشقدم شود و خدمات و محصولات آنها را بخرد؛ اما چنین اتفاقی به ندرت روی میدهد. حتی اگر مشتری محصولی را بخواهد، به آن نیاز داشته باشد، بتواند از آن استفاده کند و استطاعت مالی خرید آن را داشته باشد، مسئولیت فروشنده این است که به این موضوع پرداخته و از مشتری درخواست خرید کند.
دعوت به خرید. شاید سادهترین تکنیک قطعی کردن فروش دعوت به خرید است. وقتی محصول را ارائه کردید، بپرسید: «آیا نگرانی یا سوالی دارید که در موردش صحبت نکرده باشیم؟»
وقتی مشتری میگوید: «نه، فکر میکنم در مورد تمام موارد صحبت شد.» با گفتن جمله: «خوب، پس چرا آن را امتحان نمیکنید؟» مشتری را دعوت به خرید میکنید.
همچنین، میتوانید درباره نحوه تحویل محصول یا خدمت صحبت کنید.
بسیاری از مشتریان تنها به اندازه یک درخواست با خرید فاصله دارند. تنها چیزی که احتیاج دارند کمی تشویق و ترغیب است. وقتی از آنها میپرسید: «اگر علاقهمند هستید، چرا آن را امتحان نمیکنید؟» از شنیدن پاسخ: «حتما، چرا که نه؟» شگفتزده خواهید شد.
خبر خوب این که اگر اعتماد و صمیمیت کافی ایجاد کنید، نیازها را به دقت تشخیص دهید، یک ارائه منفعتمحور شفاف تدارک ببینید و به تمامی اعتراضات مشتری احتمالی پاسخ دهید، فروش خودبهخود به سوی قطعی شدن پیش میرود. این کار ساده، آسان و تقریبا از پیش تعیینشده است. هیچگاه از درخواست کردن نترسید.
قانون 7: تکرار فروش و جذب مشتریان توصیهشده
این قانون، مهمترین بخش فرایند فروش است. هدف همه کارهایتان باید مراقبت از مشتریان و حفظ آنها به گونهای باشد که منجر به خریدهای مجدد آنها شده و باعث شود شما را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه کنند. با هر مشتری مانند مشتری میلیوندلاری برخورد کنید و فرض کنید که توانایی خرید حجم عظیمی از محصولات و خدمات شما را دارد و شما را به تعداد قابل توجهی از مشتریان احتمالی دیگر توصیه خواهد کرد.
به طور میانگین، هرکس سیصد نفر را به اسم میشناسد، این افراد میتوانند دوستان، اقوام، معلمان، همکلاسیها، همکاران، افرادی که در حیطه کاری خود با آنها سروکار دارید یا معاشران شما مانند بانکدار یا حسابدار باشند.
فرض کنید تنها 10 درصد افرادی که مشتریان شما میشناسند، مشتریان احتمالی محصولات یا خدمات شما باشند. پس اگر با مشتری خود به بهترین نحو برخورد کنید، او میتواند سی مشتری دیگر به شما معرفی کند. هر کدام از این سی مشتری نیز 300 نفر را میشناسند و تقریبا 10 درصد آن افراد نیز میتوانند مشتریان احتمالی شما باشند.
پس میبینیم که خریدار محصولات و خدمات شما میتواند ظرف چند ماه آینده 900 مشتری احتمالی دیگر برای شما به ارمغان آورد. آیا جالب توجه نیست؟ آیا این موضوع، در نحوه برخورد شما با مشتریانی که اکنون روبهرویتان ایستادهاند، تفاوتی ایجاد نمیکند؟ امیدواریم اینطور باشد.
فروش به مشتری معرفیشده به یکپانزدهم زمان، پول و انرژی لازم برای فروش تلفنی یا فروش به یک مشتری جدید نیاز دارد. در خردهفروشی مواد مصرفی، وقتی مشتری راضی شما را به فردی توصیه میکند، 95 درصد فرایند فروش قبل از اولین دیدار انجام شده است. توصیه شفاهی، اگر به طور منظم و اصولی به کار گرفته شود، روشی بسیار قدرتمند برای رشد کسبوکار است.
درخواست برای ارجاع. «قابل توصیه بودن» کلید جذب مشتریان توصیه شده است. ارائه خدمات عالی و اطلاعات آموزشی به مشتری موجب میشود که با اطمینان شما را به دوستان، خانواده و آشنایان خود توصیه کند. وقتی از مشتریان خود مراقبت میکنید، آنها راغب میشوند دوستانشان نیز از چنین تجربه لذتبخشی برخوردار شوند.
در هر فرصت ممکن درخواست ارجاع کنید. میتوانید بگویید: «مشتری گرامی، من واقعا علاقهمندم با افرادی مانند شما کار کنم، آیا افراد فوقالعاده دیگری مانند خودتان میشناسید که شاید به محصولات و خدمات ما علاقهمند باشند؟»
چه کسی ممکن است به شما بگوید هیچ فرد فوقالعاده دیگری را نمیشناسد؟
وقتی یک مشتری راضی، مشتری احتمالی جدیدی معرفی میکند، نتیجه کار را به مشتری معرف گزارش دهید و جزئیات را برای او تعریف کنید. مردم نسبت به آنچه به دوستان و آشنایان آنها گفتهاید و پاسخ آنها، کنجکاوی بیش از حدی دارند.
وقتی مشتری ارجاعی خرید میکند، یک نامه تشکر یا حتی یک هدیه برای فردی که او را معرفی کرده بفرستید. گزینه مورد علاقه من سبد هدیهای پر از خوراکیهای خوشمزه است. مردم همیشه از دریافت هدایا خوشحال میشوند و اگر قدردانیتان را به آنها نشان دهید، احتمالا در آینده نیز شما را به دیگران توصیه خواهند کرد.
کتابها، مقالات، سیدیها و برنامههای آموزش فروش بسیاری به این هفت گام فرایند فروش پرداختهاند. نکته مهم آن است که گاهی بهبودی کوچک در یک حوزه، منجر به موفقیتهای بزرگ میشود.
نسبت P/E
نسبت P/E در یک شرکت به معنای انتظارات سرمایهگذاران از بازدهی آینده آن شرکت است؛ مثلا اگر شرکتی P/E پنج داشته باشد، یعنی انتظار داریم بازدهی آینده آن نزدیک به بهره سپردههای بانکی و حدود ۲۰ درصد باشد. نسبت P/E پنج همچنین نشان میدهد که سرمایهگذاری در این شرکت پس از پنج دوره سودآوری، میتواند اصل سرمایه را بازگرداند.
مدیران خوب از دیدگاه کارکنان چه ویژگی هایی دارند؟ 📝بر اساس تحقیقی که در شرکت گوگل انجام شد، کارکنان گوگل ویژگی های ذیل را برای مدیران خوب معرفی کردند: 1⃣ مدیران خوب، یک مربی خوب برای کارکنان هستند؛ 2⃣ تیم شان را توانمند می کنند؛ 3⃣ مدیرانی جزئی نگر نیستند؛ 4⃣ برای رفاه و موفقیت کارکنان ارزش قائلند و همتشان بر آن است؛ 5⃣ نتیجه مدار هستند و بهره ور 6⃣ ارتباطات خوبی با کارکنان دارند و شنود موثری در طی فرآیند ارتباطات دارند؛ 7⃣ به کارکنان کمک می کنند تا مسیر پیشرفت شغلی شان را طی کنند؛ 8⃣چشم انداز مشخص و شفافی برای تیم شان دارند؛ 9⃣ مهارت های تکنیکی قوی دارند و مشاور و کمک کار خوبی برای اعضای تیم شان هستند. #توانمند_سازی #انگیزش
⁉️ایران 14- کامبوج 0 بازیکنانی که بهر ه ای از هوش هیجانی نبرده اند! ما ایرانیان در داستانها و ادبیات کهن خود داستان پوریای ولی را بارها مرور کرده ایم و خوانده ایم: ❇️جوانی از فقرای شهر خوی عاشق دختر حاکم این شهر میشود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بیمار و بستری میگردد. او عاشق دختر حاکم شهر شده بود. مادر و نزدیکانش وی را نکوهش میکنند. اما پسر بر عشق خویش پافشاری میکند. خبر به گوش دختر حاکم میرسد و وی ازدواج خود با آن پسر را مشروط به پیروزی وی بر پهلوان نامدار خوی، پوریای ولی میکند. در شب پنج شنبه در یکی از مساجد شهر خوی، مادر آن جوان حلوای نذری پخش میکند که از قضا پوریای ولی هم آنجا حضور داشت. پهلوان از مادر میپرسد: سبب نذرت چیست؟ و او جواب میدهد: پسرم برای ازدواج با دختر حاکم باید با پوریای ولی کشتی بگیرد و من این حلوا نذر کردهام تا پسرم پیروز گردد.پوریا دچار تردید میشود. تردید در مورد حفظ موقعیت خود به عنوان پهلوان شهر یا اجابت نذر یک مادر و حرکت در جهت رساندن یک جوان به آرزوی خود. روز موعود فرا میرسد. همه انتظار دارند. در چشم به هم زدنی، پهلوان نامدار شهرشان پیروز گردد. اما نتیجه چیز دیگری است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق میکند.مردم، جوان پیروز را بر دوش خود گرفتند و به سمت خانه حاکم حرکت کردند. پهلوان شهر مغلوب شد و در زیر دست و پای مردم نظاره گر شادی آن جوان و گریههای شوق مادرش بود. دیگر هیچکس پوریا را به چشم پهلوان نمینگریست. خود پهلوان پوریای ولی در این مورد میگوید: وقتی پشتم به خاک رسید و آن جوان بر سینهام نشست، ناگهان حجاب از دیدگانم به کنار رفت و آن معرفتی را که سالها در جستجویش بودم، در مقابل دیدگانم یافتم. این داستانی است که در ادبیات و تاریخ ورزش این سرزمین آمده است و ما بارها و بارها در کتابهای مدرسه خوانده ایم و از معلمین خود شنیده ایم و در تلویزیون ملی دیده ایم. 🛑در جایی از جک ولز میخواندم: قبل از آن که رهبری دیگران را به عهده بگیرید مهم ترین کار و موثرترین عامل موفقیت شما این است که خودتان را پرورش دهید. مربی تیمی که صرفا به پرورش بدن، بازو، عضلات و ... بازیکنان تیم اش پرداخته است قطعا نتوانسته است تا روح آنها را نیز به پرورش وادارد تا برای اثبات برنده بودن خودشان 14 گل حواله دروازه حریف نکنند. این موضوع به روشنی موید چند چیز است: 👈به ما یادنداده اند گاهی باید بفکر توسعه دیگران نیز باشیم. 👈به ما خیرخواهی را نیاموخته اند. 👈به ما یاد نداده اند بازیکن خوب، صرفا یک بازیکن موفق نیست بلکه یک بازیکن ارزشمند است. 👈به ما یاد نداده اند حرمت مهمان را پاس بداریم و با 14 گل آنها را بدرقه نکنیم. 👈افراد با هوش هیجانی بالا، تلاش نمیکنند تا بر دیگران سلطه یابند. نتیجه بازی 14 -0 برنده شدن نیست بلکه نوعی سلطه گری است. این سلطه گری قطعا منجر به شکست غرور ملتی فقیر شده است که تیم ملی کشورشان را باعث این سرافکندگی می دانند. و این نه در اخلاق ورزشی است و نه در اخلاق یک ایرانی. در رفتار سازمانی آموخته ایم: سازمانهایی که در آن، کارکنان احساس میکنند دارای «مدیرانی خیرخواه» هستند به طور محسوسی عملکرد بهتری نسبت به سازمانهایی دارند که مدیران آنها از دید کارکنان فردی «خودخواه» به شمار میرود. و متاسفانه در فوتبال ما خیرخواهی، دلسوزی، مردانگی و جوانمردی را یاد نداده اند. ما می توانستیم با نتیجه مثلا ۵-۰ هم برنده باشیم! ممکن است با 14 گل ما دریکروز خاص به اوج برسیم اما قطعا نمیتوانیم در اوج بمانیم. برای در اوج ماندن باید انسانهای بهتری باشیم. 14 گل به حریف نه تنها به ارزشهای ماچیزی نیفزود بلکه از آن نیز کاست. مرتضی جوشقانی- مهرماه ۱۳۹۸ #هوش_هیجانی #رفتار_سازمانی در کانال آموزشی مدیریت منابع انسانی با ما همراه باشید