شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرکت ها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

هفت پرسش استراتژیک

هفت پرسش استراتژیک


این هفت پرسش به شما کمک می کند تا از اشتباههایی که حتی مدیران موفق نیز در آن گرفتار می شوند،پرهیز کنید.هریک از این پرسش ها،بخشی از کل بزرگ تری هستند که ضرورت های پیاده سازی را تشکیل می دهند-موضوع یا فرآیندی که باید برای پیاده سازی موفق استراتژی تان یاد بگیرید .اهمیت این پرسش ها در بومی بودن آنهاست واز ۲۵ سال پیش توسعه این هفت پرسش ،با مطالعه گسترده ای در زمینه سیستم های مدیریت عملکرد آغاز شده است.


این پرسش ها عبارتند از :


1-مشتری اصلی شما کیست؟


کلیدی ترین تصمیم استراتژیک هر کسب و کاری شناسایی دقیق و شفاف مشتری اصلی است که شما را قادر میسازد تا تمام منابع ممکن را برای تامین نیازهای آنها اختصاص دهید.این راه مسیری برای دستیابی به توفیق رقابتی است.


 


2-ارزش‌های اساسی شما چگونه مشتری‌ها، کارکنان و سهام‌داران را اولویت‌بندی می‌کند؟


ارزش های اساسی واقعی مشخص می کنند که در هنگام انتخاب های دشوار،منافع چه کسی در اولویت است.اولویت بندی ارزش های کلیدی،باید رکن دوم استراتژی کسب و کار قرار گیرد.برخی شرکت ها سهام داران،برخی کارکنان و برخی نیز مشتریان را در اولویت قرار می دهند.


 


3-کدام متغیرهای کلیدی عملکرد را رصد می‌کنید؟


سومین ضرورت پیاده سازی،به مجموعه ای از اهداف درست،تعیین مسئولیت ها وپایش عملکرد نیاز داردکار شما این است که مطمئن شوید مدیران شرکت چیزهای درستی را رصد می کنند و به آنها متغیرهایی را گوشزد کنید که تفاوت میان توفیق و شکست استراتژیک را نمایان می سازند.



4-چه خطوط قرمز استراتژیکی را تعیین کرده‌اید؟


خطوط قرمز استراتژیک که همواره با عبارات منفی بیان میشوند به ما این امکان را می دهند که ابتکارات کارآفرینانه شما را در راستای دلخواه کسب و کار قرار دارند.


5-چگونه تنش خلاق ایجاد می‌کنید؟


نوآوری مداوم و پایدار در سازمانها امری بسیار دشوار است.افراد درگیر عادت های راحت طلبانه می شوند و هر چیز برای تغییر شیوه کارشان را رد می کنند.برای غلبه بر اینرسی تغییر باید افراد را از جای راحت خود بیرون بیاورید و آنها را به نوآوری ترغیب کنید.


 


6-چگونه کارکنان شما متعهدِ کمک به یکدیگر می‌شوند؟


برای بسیاری از سازمانها بسیار حیاتی است که هنجارهایی توسعه یابد که افراد به یکدیگر برای موفقیت کمک کنند، به ویژه در زمانی که از آنها می خواهیم خلاق باشند .اغلب سازمانها به گونه ای هستند که افراد تنها برای خودشان کار می کنند.


 


7-چه عدم قطعیت‌های استراتژیکی، خواب را از شما گرفته است؟


هر جقدر استراتژی شما خوب باشد،برای همیشه کارساز نیست.فراز و نشیب هایی وجود دارد،ترجیحات مشتری تغییر می کند،رقبا محصول های جدیدی به بازار عرضه می کنند و تکنولوژی های جدیدی در حوزه های غیر منتظره ای به وجود می آیند


 @hosseinsb1378

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

پنج گام اساسی برای هدف گذاری موثر (SMART)


1. معین Specific

2.  قابل اندازه‌گیری  Measurable

3. دست‌یافتنی Attainable

4. واقع‌بینانه Realistic 

5. زمانبندی‌شده Timely


این مدل شما را یاری می‌کند تا اهداف خود را به نحوی تعیین کنید که تردیدی در رسیدن به آن‌ها نداشته باشید:


۱. اهداف خود را معین، روشن و شفاف بیان کنید، اگر قصد دارید اهداف ماه آینده، شش ماه آینده یا سال آینده‌ی خود را تعیین کنید، باید آن‌ها را صریح و روشن مطرح کنید.


این کافی نیست که بگویید:"می‌خواهم در شش ماه آینده پیشرفت کنم." این پیشرفت را در کدام زمینه در نظر دارید؟


۲. هدف‌های‌تان باید قابل اندازه‌گیری باشد، باید بتوانید اندازه بگیرید که چقدر به سمت هدفتان پیش رفته‌اید.


۳. در انتخاب هدف واقع‌بین باشید. اهدافی را برای خود در نظر بگیرید که دسترسی به آن‌ها امکان‌پذیر باشد.


۴. هدف‌های دست‌یافتنی، عمده و اساسی زندگی خود را تعیین کنید، اهداف باید واقعی و قابل دسترس باشند. اهدافی که با توانایی و امکانات شما تناسبی ندارند، غیر قابل دسترسی‌اند.


۵. هدف‌ها باید قابل زمان‌بندی باشند، اغلب مشاهده می‌شود که بسیاری از مردم در شروع سال اهدافی را برای خود برمی‌گزینند و به روی کاغذ می‌آورند، اما آن را در پوشه‌ای بایگانی کرده تا پایان سال نیز به آن مراجعه نمی‌کنند. 


وقتی هدفی را برمی‌گزینید، باید با استفاده از یک جدول زمان‌بندی‌شده، مدام آن را وارسی کنید و از آخرین وضعیت آن باخبر باشید.


به این ترتیب، اگر پیشرفتی به سوی هدف خود مشاهده کنید، احساس رضایت و خرسندی خواهید داشت و به ادامه‌ی راه ترغیب می‌شوید و هرگاه به بیراهه کشانده شوید خود را به مسیر درست هدایت خواهید کرد. هدف خود را در دفتر برنامه‌ریزی خود بنویسید و برای هر آزمون هدف‌گذاری کنید.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

شرکت خوب یا شرکت عالی؟


یک شرکت «خوب» می کوشد بهترین کالا و خدمات را عرضه کند ولی یک شرکت «عالی» می کوشد در کنار عرضه کالا و خدمات خوب دنیای بهتری ساخته شود.


فیلیپ کاتلر

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

بازاریابی در شرکت ها، نوعی خط مقدم ارتباط با رقبا و مشتریان بوده و استراتژی های متنوعی برای اجرای آن تنظیم می شود. بازاریابی در شرکت های فناوری اطلاعات، سهام عام، تولیدی، خدماتی، مشاوره و امثالهم با یکدیگر تفاوت دارد و این ۲۰ کتاب تلاش می کند تا شما را با روندها و رویکردها و شیوه های جدید بازاریابی در صنایع مختلف آشنا کند.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

حالات تقاضا

حالات تقاضا:

١تقاضای منفی

٢تقاضای پنهان

٣تقاضای نامنظم

٤ تفاضای بیش از حد

٥عدم وجود تقاضا

٦تقاضای متزلزل

٧تقاضای کامل

٨تقاضای ناسالم


  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

سه سطح بازاریابی در شرکت ها/

۵ (۱۰۰%) ۷ votes 

سه سطح بازاریابی در شرکت ها

شرکت ها به منظور تامین نیازها و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای مشتریهای خود باید سه سطح از بازاریابی را شناسایی کرده و مدنظر قرار دهند:

  • بازاریابی واکنشی
  • بازاریابی پیش بین
  • بازاریابی نیاز آفرین

در زیر توضیح مختصری در خصوص این بازاریابی ها آورده شده است:

بازاریابی واکنشی:

در این لایه از بازاریابی نیاز است تا نیازها را برآورد و شناسایی کرد.

در این بازاریابی باید نیازهای شرکت ها را شناسایی نموده و راه حل مناسبی برای برطرف کردن آن داشت.

      بازاریابی واکنشی:    (  responsive marketing)

این سطح وظیفه بازاریابی را شناسایی و برآورد نیازها تعریف کرده است. این نوع از بازاریابی زمانی مناسب است که شرکت نیازی

روشن و آشکار داشته باشد و نیاز به راه حل مناسبی برای آن باشد. میتوان نمونه ای از این نوع بازاریابی را ماشین لباسشویی و

مایکروفر برای استفاده خانم ها دانست

بازاریابی پیش بین: (anticipative marketing )

در بازاریابی پیش بین بخشی از اتفاقاتی که در آینده نه چندان دور در صنعت روی میدهند ارزیابی شده و مواردی نظیر طراحی و تولید محصول با توجه به این پیش بینی ها با توجه به آن انجام میشود. نمونه ملموسی که از این نوع بازاریابی میتوان زد شرکت های آب معدنی هستند که با رصد بازار متوجه کاهش کیفیت آب های لوله کشی شده و رو به سوی تولید بطری های آب معدنی بزرگ آوردند. البته باید اذعان داشت این نوع بازاریابی خطراتی را نیز به همراه خود دارد، زیرا با اشتباه در پیش بینی بخش زیادی از هزینه و منابع سازمان هدر خواهد رفت.

 بازاریابی نیازآفرین : (need-shaping marketing )

در این سطح از بازاریابی که بسیار متهورانه نیز هست، محصول زمانی به بازار ارائه میشود که تا قبل از عرضه آن هیچکس خواستار و متقاضی استفاده از آن نبوده است. وسیله ای که در این زمینه میتوان از آن نام برد تولید دستگاه های واکمنی بود که افراد میتوانستند زمان حرکت و راه رفتن آهنگ گوش دهند. این سطح مثال بارزی از جمله معروف استیو جابز است که می گوید: مشتریان نمیدانند که چه چیزی نیاز دارند، باید جلوتر از دیدگاه مشتری حرکت کرد.


  • حسین هاشمی مهر