شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

۳۰ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

می توان از دو دیدگاه اجتماعی و مدیریت به تعریف بازاریابی نگاه کرد. از دیدگاه اجتماعی تعریف واژه بیانگر نقشی است که در جامعه ایفا می‌کند؛ برای مثال یک صاحبنظر در بازاریابی گفته است ، نقش بازاریابی عبارت است از ارائه استاندارد بالاتر از زندگی . از دیدگاه اجتماعی ، این تعریف خواست ما را تأمین می‌کند.[۱]مدیریت بازاریابی (به انگلیسیManagement Marketing) تلاش آگاهانه‌ای است برای به‌دست‌آوردن نتایج مثبت در مبادله با بازارهای هدف. مدیریت بازاریابی در هر بازاری کاربرد دارد و قابل اجراست. به‌طور مثال یک مدیر منابع انسانی با بازار نیروی کار یا یک مدیر خرید با بازار مواد اولیه سر و کار دارند. اما به‌طور کلاسیک، مدیریت بازاریابی به وظایف آن دسته از کارکنان سازمان اطلاق می‌شود که با فروش محصولات و خدمات نهایی سر و کار دارند؛ مانند مدیر فروش، مدیر تبلیغات و فروشندگان.[۲]

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

بر اساس تعریف فیلیپ کاتلر، مدیریت بازاریابی عبارت است از فرایند برنامه‌ریزی و اجرای پندار توزیع ایده، کالا و خدمات به قصد انجام مبادلاتی که به تأمین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد. برخلاف استنباط سطحی رایج، که مفهوم بازاریابی را ایجاد تقاضا برای محصول می‌داند، بازاریابی به طیف وسیعی از فعالیت‌ها اطلاق می‌گردد که از تحقیقات بازاریابی، برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل تقاضا تشکیل شده‌است. مدیر بازاریابی، در چارچوب برنامهٔ بازاریابی، در مورد بازارهای هدف، تولید کالای جدید، قیمت‌گذاری، کانال‌های توزیع کالا، ارتباطات، برندسازی و تبلیغات، فعالیت‌های لازم برای رسیدن به اهداف سازمانی را ساماندهی و هدایت می‌کند.[۳] همان‌طور که از تعریف برمی آید، بازاریابی امری ست که در جهت برنامه‌ریزی نحوه حضور در بازارهای هدفگیری شده برای محصولات/خدمات نقشی پررنگتر ایفا می‌کند. اما باید توجه داشته باشیم، امر برنامه‌ریزی کردن صرفاً نوشتن چند بند از وظایف و مشخص کردن زمان انجام آن‌ها نیست، بلکه وجود یک تیم اجرایی قوی در این زمینه بسیار مهم است. البته می‌توان به این نکته نیز اشاره کرد که وجود تیم‌هایی که میزان فاصله سازمان یا یک واحد خاص را با ارائه گزارش‌های دوره‌ای و مدیریتی مورد بررسی قرار می‌دهند نیز حائز اهمیت است. به روشنی از تعاریف بالا مشخص است، واحد بازاریابی کاری فراتر از فروش و جذب مشتری دارد؛ و این دو بخش کوچکی از کارهای عمده واحد بازاریابی محسوب می‌شود.[۴]

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

🧩کاربردهای نورو مارکتینگ یا بازاریابی عصبی برای بازاریابان🧩


1.بازاریابی عصبی در تحقیقات بازار📈

بیشتر کمپین هایی که از نورومارکتینگ بهره می گیرند تحت تحقیقات بازار این کار را انجام می دهند. این کمپین ها متخصص در ارزیابی تبلیغات، تبلیغات تجاری، محصول جدید یا حتی اندازه گیری واکنش مخاطبان به پخش تبلیغات و کلیپ های تبلیغاتی.


2.بازاریابی عصبی در طراحی محصول و بسته بندی📦

یک محصول چگونه به نظر می آید، احساس می شود و به عنوان یک موجودیت به طور کلی چه اثری بر تجربه مشتری می گذارد. به کارگیری اصول نورومارکتینگ و انجام آزمایشات آن می تواند بینشی از تاثیرات هیجانی در انتخاب طراحی های مختلف را به محققان نشان دهد.


3.بازاریابی عصبی در قیمت گذاری📌

بازاریابان مدت های طولانی است که می دانند، قیمت متغیری مهم و تاثیرگذار در موفقیت محصولات و خدمات است. دانش آنکه قیمت چگونه معرفی شود بخشی از ارزش آفرینی نورومارکتینگ در حوزه ی بازاریابی محسوب می شود.


4.بازاریابی عصبی در چیدمان فروشگاه🛍

موفقیت یک خرده فروشی به آن بستگی دارد که چگونه تجربه ای دلپذیر را برای مخاطبان و مشتریان به وجود بیاورد و چگونه، محصولات، قیمت ها و تخفیف ها را ارائه و معرفی کند که توجه مخاطبان را جلب کند. بر این اساس صاحبان خرده فروشی ها می توانند از اصول نورومارکتینگ در محیط خرده فروشی خود بهره مند شوند.


5.بازاریابی عصبی در خدمات حرفه ای 🗝

صنعت خدمات حرفه ای بسیار متاثر از تعاملات انسانی است. اینکه چگونه تجربه مشتری در حوزه ی B2B یا کیفیت خدمت رسانی یک فرآیند حسی است، نشان می دهد که چرا همیشه بهترین قیمت پیشنهادی برنده ی مناقصه نمی شود. نورومارکتینگ ابتکاراتی را برای عملکردی با بهترین کیفیت، یا بهترین کیفیت ادراک شده به وجود آورده است، چراکه اکثر مواقع تصمیم قبل از تحقق خدمت صورت می پذیرد.


6.بازاریابی عصبی در تبلیغات💡

از اصول نورومارکتینگ برای توسعه تبلیغات و کمپین های تبلیغاتی و ساخت درست آنها استفاده می شود. از آنجایی که تبلیغات اصولاً فرآیندی خلاقانه است، نورومارکتینگ می تواند از طریق ارزش افزایی به وسیله ی فهم بهتر تاثیر تبلیغات بر روی افراد ، بر تبلیغات و موفقیت آنها اثرگذار باشد. نورومارکتینگ در آزمایش تبلیغات از نظر اثرگذاری آنها بر مخاطبان توسعه ی قابل توجهی داشته است.


@market

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

نقش روابط عمومی در بازاریابی‌های امروزی غیرقابل انکار است. منظور از داشتن آمیخته‌ی بازاریابی، داشتن استراتژی است که ۴ عنصر زیر را در برگیرد: محصولات یا خدمات، قیمت محصولات، ارتقا و بهبود محصولات و توزیع آن‌ها. اگر چه نقش تبلیغات در ارتقای محصولات و افزایش میزان فروشمشخص و بدیهی به نظر می‌رسد، اما پی بردن به اهمیت و نقش روابط عمومی پیچیده‌تر خواهد بود. روابط عمومی می‌باید بخش مهمی از آمیخته بازاریابی را تشکیل دهد و هر گونه ابهامات در مورد نقش آن برطرف شود. بر خلاف تبلیغات که معمولا به صورت رو در رو انجام می‌شود و تاثیر آن به آسانی قابل تشخیص است. نقش روابط عمومی در سازمان دهی مسائل مربوط به بازاریابی پیچیده‌‌تر است، اما نمی‌توان گفت نسبت به تبلیغات اهمیت کم‌تری دارد.

نقش روابط عمومی در موفقیت استراتژی بازاریابی و تبلیغات

 

تبلیغات موفق در نتیجه روابط عمومی موفق

هر چند که تبلیغات و روابط عمومی دو مقوله کاملا جداگانه با اهداف مشخص و متفاوت هستند. اما اگر همسو با یکدیگر عمل کنند، موفق‌تر و موثرتر خواهند بود. اگر روابط عمومی بتواند به درستی به وظایف خود عمل کند و در مورد محصول یا خدمات خود یا پیشرفت آن‌ها یک اطلاعات عمومی اولیه برای مشتریان ایجاد کند، تبلیغات نیز می‌تواند تاثیرگذارتر بوده و نقش خود را بهتر ایفا کند. روابط عمومی می‌تواند با برقراری ارتباط با عموم مردم و ایجاد اعتماد نسبت به یک برند به پیشبرد استراتژی‌های بازاریابی کمک کرده و قبل از شروع تبلیغات، زمینه سازی مناسب را انجام دهد. به عبارت دیگر، سرمایه گذاری چندین میلیون تومانی بر روی یک محصول بدون فراهم کردن زمینه آشنایی اولیه اتلاف هزینه و انرژی می‌باشد.

نقش روابط عمومی در سازمان‌های مختلف

ممکن است یک سازمان از تبلیغات استفاده نکند یا با آن سر و کاری نداشته باشد. اما روابط عمومی مقوله‌ای است که تمامی سازمان‌ها، چه بزرگ و چه کوچک، با آن درگیر هستند. برای مثال، پلیس و سازمان‌های نظیر آن برای خدمات خود هیچ‌گونه تبلیغاتی ندارند، اما برای ارائه خدمات با نقش روابط عمومی سروکار دارند. علاوه بر این، شرکت‌ها و کسب و کارهای کوچک که به تازگی آغاز به کار کرده‌اند. ممکن است بودجه کافی برای تبلیغات نداشته باشند. اما می‌توانند با بهره گیری از نقش روابط عمومی و فواید آن، از تاکتیک‌های مختلف برای جذب مشتری استفاده کنند. از سوی دیگر، تبلیغات محدود به عملکردهای خاصی از بازاریابی است، در حالی که شما در روابط عمومی هیچ‌گونه محدودیتی نخواهید داشت؛ به همین دلیل است که نقش روابط عمومی از تبلیغات نیز مهم‌تر خواهد بود.

جامعیت روابط عمومی

تبلیغات محدود به انجام کارهایی می‌باشد که منجر به ارتقای یک محصول یا خدمات می‌شود. اما نقش روابط عمومی در سازمان‌ها بسیار گسترده‌تر و جامع‌تر است و می‌تواند بر روی سود و منفعت یک سازمان تاثیر به‌سزایی داشته باشد. هم‌چنین این تاثیرگذاری در همه زمان‌ها خواهد بود و منحصر به زمان شروع کار سازمان یا شرکت نیست. باید توجه داشت، اگر چه روابط عمومی و تبلیغات ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، اما روابط عمومی بخشی از تبلیغات یا فرم دیگری از آن نخواهد بود. روابط عمومی تاکتیک خاصی از بازاریابیست که می‌تواند در بخش‌های مختلف بازاریابی یک برند یا سازمان اعمال شود.

مساله مهم دیگری که در ارتباط با نقش روابط عمومی در استراتژی‌های بازاریابی کسب و کارها وجود دارد این است که چگونه روابط عمومی را در برنامه ریزی‌های خود دخیل نمایید. در ادامه سه نکته کلیدی در این باره بیان می‌شود تا به شما کمک کند بتواند بیش‌ترین اثرگذاری را از روابط عمومی داشته باشید:

تدوین و سازمان دهی پیام‌ها

روابط عمومی برای انتقال موثر پیام یک برند به مخاطبان نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. با شناخت مخاطبان خود می‌توانید پیام‌های خود را به گونه‌ای تنظیم نمایید که پاسخگوی نیازهای آنان باشد. بنابراین، در بازاریابی‌های آتی خود از اهمیت تدوین پیام‌هایتان غافل نشوید. ابتدا از تشخیص تمامی مخاطبان اولیه و ثانویه خود آغاز کنید و مطمئن باشید پیام‌هایتان متناسب با سلایق و نیازهای مشتریانتان می‌باشد. لیستی تهیه کنید و تمامی گروه‌هایی که مخاطبانتان را تشکیل می‌دهد، در آن گروه‌بندی کنید. سپس پیام‌هایتان را طوری تنظیم کنید که نیازهای خاص هر گروه را در بر گیرد. گروه‌های کلیدی در این لیست شامل مشتریان، کارمندان، سرمایه گذاران، شرکای تجاری، تامین کنندگان قطعات مصرفی و کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌باشد.

بازاریابی محتوایی

یک اصل اساسی در روابط عمومی ایجاد و پرورش روابط است. داشتن ارتباط طولانی مدت و پایدار با متخصصان صنعتی، خبرنگاران، ویراستاران و منتقدان به شما کمک می‌کند تا بتوانید محتواهای به اشتراک گذاشته شده را مرتبط با اهداف و نیازهای مشتریان تنظیم کنید.

اگر از این ارتباطات در استراتژی‌های بازاریابی خود استفاده کنید، تا میزان زیادی متخصصان صنعتی می‌توانند به پیشرفت کار شما کمک کنند. از سوی دیگر، انتخاب مناسب محتوا در بازاریابی به شما این فرصت را می‌دهد تا بتوانید بهتر دیده شوید و راحت‌تر به اهداف خود برسید.

ایجاد آگاهی نسبت به برند

المان و هسته اصلی روابط عمومی اینست که بتوانید به سرعت اطلاعات خود را منتشر کرده و بین قشر وسیعی از مخاطبان نسبت به برند خود آگاهی ایجاد نمایید. انتشار نام یک شرکت در اخبار معتبر یک رسانه، اعتبار آن برند را افزایش می‌دهد و این تصور را در بین مشتریان و مخاطبان ایجاد می‌کند که این برند، برند قابل اعتماد و مطمئنی می‌باشد.

از تاکتیک‌های مرتبط با نقش روابط عمومی برای کسب اعتبار و شهرت از طریق شبکه‌های اجتماعی استفاده نمایید و آن را با استراتژی‌های تبلیغاتی خود نیز هماهنگ کنید. باید به این نکته توجه کنید که مشتریان شما کدام کانال خبری یا انتشارات صنعتی یا منابع خبری آنلاین را دنبال می‌کنند؟ از همان کانال‌های ارتباطی برای برقراری ارتباط با آن‌ها استفاده کنید و تمرکز خود را بر آن دسته از منابع خبری قرار دهید که اطمینان دارید مشتریانتان دائما آن‌ها را دنبال می‌کنند.

نکته آخر، همانطور که گفته شد، روابط عمومی و بازاریابی اهداف یکسانی را دنبال می‌کنند. ارتقا و بهبود نقش روابط عمومی در سمت و سویی که بتواند منجر به افزایش ارتباط شما با مشتریان و جلب اعتماد آن‌ها شود، می‌تواند منجر به موفقیت شما در کسب و کارتان باشد.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰
یکی از نکات بسیار حساس در تعامل با مردم نقش شاخه های تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی است و برخی عقیده دارند که این سرشاخه از یکدیگر مجزا است. در صورتی که با ساده انگاری و کوچک شمردن نقش کلیدی روابط عمومی به بیراهه خواهیم رفت و به صورت مستمر اصرار بر جداکردن آن دارند و معلوم نیست هدف از این جزئی نگری چیست. یکی از ابزار های ارتباط با مردم و تعامل با مخاطبان در روابط عمومی ها، بازاریابی است .

کارشناس روابط عمومی با شناخت کامل مشتری می تواند انگیزه جذب را افزایش دهد. روابط عمومی به عنوان یک تکنیک حمایت از بازار، به خوبی شناخته شده است. بازاریابی در موسسه های بازاریابی بزرگ جهان در کشور های صنعتی به عنوان روند پیش بینی رفتار های مشتری و راضی نمودن او تعریف شده است.
به طور تلویحی و ضمنی ، در این تعریف ایجاد حسن نیت بین سازماندهی سفارشات کالا و ارائه خدمات به خریدار، نیاز احساس شده است. یک بازاریابی که به نحو مطلوبی هدف گذاری شده است می تواند بوسیله فاکتورهایی که توسط مدیریت قابل کنترل نمی باشد، خراب و ویران شود. اطمینان مشتری از خدمات خوب، محصولات با کیفیت با وجود عواملی همچون آسیب های بهداشتی، امنیتی و آلودگی که اغلب پوشش های خبری گسترده ای را دارند، کاهش یافته و موجب رضایت می شود.
به نظر می رسد هر سازمانی در هر دوره باید گزارش فعالیت های خود را به سهامدارن ارائه کند و میزان موفقیت خود را در بازاریابی ارائه کند. در اینجا نقش روابط عمومی در جذب سهامداران خشمگین در مجمع عمومی سالانه حساس و موجب می شود توجه بیشتری را نسبت به اعلام امکانات گسترده که برای خدمات با ارائه یک محصول جدید دارند آرامش نسبی ایجاد کند.
به طور معمول عده ای از رقبا در هر حرفه یا صنفی سعی می کنند برنامه های سازمان را با مخدوش کردن اهداف آن ( نزدیکان) در متوقف کردن و در برنامه ریزی گسترده سازمان ، شرکت و موسسه کارخانه خرابکاری می کنند. هر چند در بازار رقابتی سالم این حرکت خلاف اخلاق حرفه ای است ولی روابط عمومی با بازاریابی اصولی، در جلوگیری از آن نقش موثری در ایجاد فرصت ها خواهد داشت.
کارخانه های زیادی وجود دارند که در آن مدیریت بازاریابی هیچ مسئولیتی برای ارتباط با مخاطبینی که اثر خیلی فوق العاده ای در موفقیت آن شرکت دارند، قبول نمی کنند.( یعنی هیچ کاری در این خصوص انجام نمی دهد)، این موضوع می تواند شامل کارمندان، سهامداران، تولید کنندگان، دولت ملی، مسئولین محلی و یا گروه های مشاور باشد. در سال های اخیر شرکت های بزرگ صنعتی با گرایش به بازاریابی قوی تمام نیروی روابط عمومی خود را برای حمایت و حفظ نشان تجاری خود بسیج کرده اند تا بتوانند برند خود را حفظ کنند و به نحوی به این درک رسیده که روابط عمومی می تواند با تبلیغ نام تجاری بازاریابی مناسبی داشته باشد.(در جهت حمایت از نام و نشان تجاری خود هستند .
شرکت هایی که روابط عمومی فعال و توانمند نداشته و یا کمتر از این تخصص بهره می گیرند با قبول یک نگرش ساده و سازمان ضعیف خود ریسک برخی خطرات را می پذیرند. یک چنین مشکلاتی می تواند زمانی که عموم حسن نیت دارند بوجود بیاید یا زمانی که مشتری فشار می آورد و یا رابطه های پارلمانی و یا صنعتی وجود دارد.
یا به طور حتم، سازمانی که دارای روابط عمومی خوب و شناخته شده ای است باعث می شود انتقادات نسبت به آن سازمان کمتر و حمایت ها نسبت به ان افزایش یابد .امروزه محیط های اجتماعی روابط سازمانی و شرایط اقتصادی بسیار پیچیده شده است و شناسایی این محیط می تواند نقش موثری در بازاریابی ایجاد کند.
با وجود این، روابط عمومی به عنوان نقش آغازین در یک سازمان، در موارد زیادی به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد مانند:۱-بهبود آگاهی، هدایت کردن فروش، تقویت تاثیر بهبود فروش و تبلیغات، ایجاد انگیزه در نیروی فروش، عوامل توزیع، سهامداران، خرده فروش ها، ۵-معرفی کالا و خدمات جدید،۶- ایجاد وفاداری نام و نشان تجاری، ۷-سرو کار داشتن با موضوعات مشتری و در خیلی روش های دیگر به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد.
فراموش نکنیم در بسیاری از فعالیت ها اثر تبلیغات موثر را در بازاریابی روابط عمومی، مورد نظر قرارداده و از آن حداکثر بهره برداری را داشته باشیم و البته برخی از این اهداف برای سعی و تلاش هایی که امر تبلیغات انجام می دهد مهم خواهند بود. بنابراین ارتباط بین تبلیغات و روابط عمومی باید خیلی تاثیرگذار و نزدیک باشد.

● همسویی تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی
هماهنگی و نتیجه فعالیت ها تنها زمانی امکان پذیر خواهدبود که مدیریت روابط عمومی بتواند بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی را با هم و در کنار هم درک کند و به آن اعتماد کند.
تبلیغات و بازاریابی در هر دو طرف و هر دو سمت دارای محدودیت های خواهند بود، که کار کردن با هم ضرورت آن را ایجاد
می کند تا این محدودیت ها کم رنگ شده و اثرات آن شفاف شود .
هر چند وجود استقلال برای هر دو طرف نیاز است و بازاریابی و تبلیغات باید هر یک به صورت جداگانه حرکت کنند اما داشتن نقاط مشترک بین تبلیغات و بازاریابی که روابط عمومی آن را به هم متصل می کند ضروری است. هماهنگی زمان بندی بین روابط عمومی و تبلیغات سازمان در آغاز یک فعالیت اقتصادی و تولید یک محصول جدید یا در شروع یک حرکت خدماتی می رسد، اما ممکن است لازم و نیاز نباشد که هر دو طرف در ادامه راه در یک نگرش مشابه با هم کار کنند.
● برنامه ریزی در فعالیت های روابط عمومی
هماهنگی ایجاد نخواهد شد مگر اینکه روابط عمومی و تبلیغات در طرح ریزی و برنامه ریزی با دقت عمل کرده و ساکت ننشینندو حرکتی از خود نشان دهند و با پیش بینی دوره فعالیت ها اهداف را همسو و هم جهت با هم داشته باشند.
● ایجاد زمان بندی منتقدانه است .
به طور مختصر روابط عمومی و تبلیغات هر دو به طور حتم در پیشرفت هدف و برنامه بازاریابی سهم خواهند داشت. روابط عمومی و تبلیغات هر دو باید به ارائه نظرات خود به طور جداگانه در مورد هدف بازاریابی بپردازند و برنامه های کلی و جامع را برای فعالیت های خود پیش بینی و ارائه کنند. این بدین معنی است که برنامه ریزی کردن برای رسیدن به پیشرفت و رسیدن به هدف شامل مواردی خواهد بود برگرفته از طرح هایی که توسط روابط عمومی و تبلیغات ارائه شده است. برای مثال یک کمیپین یا برنامه کامل ممکن است یک تبلیغات قوی را در آغاز جهت جذب یک مشتری به کار بندد و در زمانی دیگر روابط عمومی ارتباط رسانه ای را برای توسعه و زیاد کردن مخاطبین بعدی به عنوان هدف تعیین نماید و از ابزارهای بازاریابی نسبت به جذب مشتریان حرکت کنند .
در بسیاری از موارد کیفیت اگاهی دادن مهم است و شناخت از محیط و مخاطبین امری اجتناب ناپذیر اگر چه تبلیغات به طور سنتی و قدیمی تحت نظم و ترتیب انجام می شود بستگی دارد ولی نوآوری جدید در تبلیغات با در دستور کار قرار گیرد.
ادوارد لینکولن، مشاور بریتانیایی و مدیر امور ویکینسون سورد می گوید : بسیاری از مشاوران روابط عمومی کارشناسان روابط عمومی باید در نظر بگیرند و در مواقع ضروری هشدارهای لازم را برای پیشرفت کار مدیران پیشنهاد کنند با یک هشدار به موقع نشاط را امر جمع موجود آورند و از دلسردی و بی میلی و در نهایت از دست رفتن انگیزه جلوگیری کنند.این احساس همواره باید در ورابی عمومی به عنوان یک شرط لازم برقرار باشد تا همسو با بازاریابی بتواند حرکت کند.
● زمانبندی
یکی از اصول اولیه در بازاریابی زمانبندی است و نباید دوره های مختلف تبلیغات ، بازاریابی با فعالیت های اصلی روابط عمومی موجب تداخل فعالیت ها شده و به جای استفاده از فرصت ها نتیجه عکس بدهد . دقیقاً باید برای هر سر فصلی زمان آن کاملاً کنترل شود. برنامه ریزی فعالیت های روابط عمومی و تبلیغات منتقدانه( نکوهشی) است .
برای مثال فعالیت های روابط عمومی در آغاز تولید یک محصول یا آغاز یک پروژه خدماتی باید زمان بندی شود تا از ابتدای فرایند فعالیت ها نتایج ارتباطات اجتماعی آن و نحوه تعامل با مخاطبین کاملاً مشخص شود و روابط عمومی می تواند گزارش انتقادی و چالش هایی را که در مورد محصول تولید و یا خدمات وجود دارد قبل از اینکه تبلیغات شروع شود و قبل از بازاریابی ارائه دهد.
این موضوع می تواند به طور آشکارا در برنامه ریزی تبلیغات تاثیر داشته باشد . هیچ مقاله نویسی در مورد کالایی که مردم در مورد آن تبلیغاتی را ندیده یا نشنیده باشند نمی نویسد تا اینکه تبلیغات در مورد آن کالا شروع شود.
برنامه نویسان زیادی به این موضوع معتقد هستند که تبلیغات تحت تاثیر پوشش خبری و رسانه ای است و این موضوع عاقلانه است که به دنبال پوشش خبری برای محصولاتی که هیچ نوع تبلیغات خاصی ندارند می تواند بسیار مفید و ارزشمند باشد.
● نقش روابط عمومی در تبلیغات
ایجاد یک هماهنگی موثر بین روابط عمومی و تبلیغات بدون داشتن یک دید واضح از نقاط قوت و ضعف هر کدام کار دشواری است.
● مخاطبین
تبلیغات می تواند به طور خیلی صحیح و دقیق به مخاطبین خارجی انتقال پیدا کند و هدایت شود . فعالیت های ارتباطی رسانه ای ممکن است به طور خوب و مطلوبی به مخاطبین انتقال داده شود ، اما هیچ تعهد و ضمانتی در افشای آن وجود نداشته باشد. این بستگی به ارزش خبرها و جاذبه روابط دارد .
(تکنیک های روابط عمومی عامل موثری برای دستیابی و مخاطبین به رسانه ها است و در رقابت ها و حمایت های مالی،
می تواند یکی از عوامل اصلی باشد و این حرکت در بازاریابی و تمرکز کردن روی عده ای خاص و قلیل از مخاطبین یا در سطح گسترده باید همواره مدنظر قرارگیرد و بتوانیم از تکنیک های روابط عمومی برای تبلیغات و بازاریابی به بهترین شکل ممکن استفاده نماییم.
  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

بازاریابی مشارکتی یا رابطه‌ای “Affiliate Marketing” نوعی از بازاریابیست که محصولات و خدمات دیگران را در قبال دریافت کمیسیون برای فروش یا ارئه خدمات در سایت، وبلاگ یا از طریق لینک های که در اختیار شما قرار داده می شود بصورت آنلاین به کاربران دیگر معرفی کنید.

 

بطور خلاصه می توان گفت بازاریابی رابطه ای یعنی بازاریابی و معرفی کالا یا خدمات دیگران به منظور فروش کالا یا خدمات آنها و استفاده مشترک از سود به دست آمده بر اساس توافق انجام شده.

در این مدل از بازاریابی شما نیاز به سرمایه زیادی ندارید، ریسک بالایی انجام نمی دهید و همه مسئولیت ها برای ارائه، تامین و پشتیبانی بر عهده فروشنده یا ارائه کننده خدمات می باشد.

مزیت دیگر این است که اگر محصولی که انتخاب کرده اید فروش نرفت شما ضرر نمی کنید. می توانید لینک آن محصول را با محصول یا سرویس دیگری جایگزین کنید.

بازاریابی وابسته از سال 1994 بوجود آمد و شرکت های کوچک و بزرگی از آن برای معرفی محصولات خود استفاده می کنند.

برای مثال در آمازون، شما می توانید از طریق بازاریابی وابسته آمازون، کتاب بفروشید و درصدی از سود فروش را بخود اختصاص دهید یا برای مثال در گوگل، شما می توانید تبلیغات گوگل را در سایت خود نمایش دهید و هر زمان بازدیدکنندگان روی آگهی ها کلیک کردند درآمد کسب کنید

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

بازاریابی وأسطه ای:

شاید شما کلمه افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing) و یا بازاریابی پورسانتی و یا سیستم همکاری در فروش را بارها شنیده باشید و از خود پرسیده باشید که آیا میشود از این راه درآمد کافی داشت و یا اصلآ این مدل کسب درآمدی چگونه کار می کند؟

دراین مقاله شما با نحوه عملکرد افیلیت مارکتینگ و اینکه چگونه این مدل بازاریابی هم می تواند به فروشنده(Merchant)  و هم به تبلیغ کننده (Affiliate) در کسب درآمد و سود بیشتر کمک کند، آشنا خواهید شد.

به سایت فروشنده و یا تولید کننده محصول که ما اصطلاحآ آنرا  Merchantخواهیم نامید، ویزیتور (بازدید کننده) می فرستید و اگر ویزیتور فرستاده شده توسط شما از سایت Merchant یا همان فروشگاه فرضی، خریدی انجام دهد و یا در برنامه های آنها عضو شود (بسته به نوع  Affiliate Program) در اینصورت، شرکت تولید کننده و یا همان Merchant به شما درصدی از فروش را پرداخت می کند. شما در واقع در وبسایت خودتان، محصولات دیگران را تبلیغ می کنید و اگر ویزیتوری که در سایت شما است، ترغیب به خرید محصول شود، پس از کلیک بر روی لینک محصول به وبسایت فروشنده منتقل می شود و در آنجا خریدش را انجام میدهد و شما پورسانت خود را از فروشنده دریافت می کنید.

در این روش Marketing هم فروشنده (Merchant) و هم کسی که محصولات فروشنده را تبلیغ می­کند (Affiliate)، سود می کنند. از یک طرف، فروشنده، تنها زمانی هزینه می کند که جنسش فروش برود و در این میان از تبلیغات و برندینگ مجانی که affiliate ها برای او ایجاد می کنند، استفاده می کند. از طرف دیگر، affiliate ها، با معرفی محصولات فروشنده های مختلف، درآمدهای خوبی کسب می کنند. یعنی در این سیستم هر دو طرف از این مشارکت سودآوربهره می برند

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

بازاریابی خرید اینترنتی

در سالهای اخیر اینترنت بخش مهمی از زندگی روزمره را تشکیل داده است. به طوری که بسیاری از کاربران اینترنتی تنها از طریق یک گوشی همراه می توانند ساعت ها در فضای اینترنتی و وب سایت ها به جستجو مشغول شوند. در این بین، وب سایت های متعددی راه اندازی شده است که هر یک در زمینه مشخصی فعالیت دارند. برخی از وب سایت ها به محتواهای خبری اختصاص یافته اند؛ برخی نیز برای اطلاع رسانی و تبلیغات فعالیت می کنند. در کنار همه اینها، باید از فروشگاه های اینترنتی نیز نام برد.

 آنلاین مارکتینگ

فروشگاه های اینترنتی اغلب از سوی شرکت هایی راه اندازی می شود که هدف آنها، آشنا کردن مصرف کنندگان با محصولاتشان است. از سوی دیگر در وب سایت ها محصولاتی عرضه می شود که بازدیدکنندگان پس از انتخاب محصول مورد نظر، می توانند آن را از طریق مرسوله های پستی دریافت کنند.

خرید اینترنتی از فروشگاه های دیجیتالی معتبر به جدیدترین روش خرید و فروش تبدیل شده است که بخشی از تجارت الکترونیک محسوب می شود و هر روز نیز در حال گسترش است؛ اما تنها با راه اندازی وب سایت و فروشگاه اینترنتی نمی توان امیدوار بود که بازدیدکنندگان به محض مشاهده محصولات برای خرید اقدام می کنند؛ چرا که فروش اینترنتی با گستردگی، سختی ها و مشکلات خود همراه است. از این رو یک شغل جدید به نام بازاریابی خرید اینترنتی می تواند به شرکت ها کمک کند تا از طریق اینترنت بتوانند محصولات خود را عرضه کنند.

  • بازاریابی خرید اینترنتی 

بازاریابی اینترنتی یک حرفه و شغل جدید است که در آن افراد متخصص با بکارگیری تکنیک ها و فنون خاص می توانند از طریق فروش محصولات یک فروشگاه اینترنتی کسب درآمد کنند. به گونه ای که بازاریاب بدون حضور در میان مشتریان و از راه دور می تواند محصولات را در معرض دید آنها قرار دهد. در بازاریابی خرید اینترنتی، توانایی نوشتاری جای پتانسیل گفتاری را می گیرد.

به عبارت دیگر، در بازاریابی حضوری، بازاریاب باید بتواند به طور مستقیم با مشتریان تعامل برقرار کند. صحبت، گفتگو و توانایی اقناع مشتریان یکی از ضروری ترین ویژگی های یک بازاریاب حضوری است. اما در بازاریابی خرید اینترنتی، بازاریاب حتی اگر توانایی تکلم هم نداشته باشد، می تواند با استفاده از روش نوشتاری با مشتریان ارتباط برقرار کند.

  • تخصص های لازم برای بازاریابی خرید اینترنتی

کسانی که به بازاریابی خرید اینترنتی علاقه زیادی دارند، ابتدا باید به زیر و بم کار آشنایی مختصری پیدا کنند. تخصص های لازم برای ورود به این شغل شامل موارد زیر است:

1-    توانایی نویسندگی

نویسندگی یکی از ملزومات اصلی بازاریابی اینترنتی است. چرا که لازم است تا بازاریاب برای تمامی محصولات و خدمات متن هایی را در اختیار بازدیدکنندگان و مشتریان سایت قرار دهد. در صورتی که بازاریاب توانایی و قدرت نوشتاری ضعیفی داشته باشد و محتواهایی که تولید می کند، باب میل مشتریان نباشد و نتواند آنها را برای خرید ترغیب کند، او در شغل خود موفق نخواهد شد.

2-    توانایی ترجمه

با توجه به اینکه بسیاری از مطالب و محتواهایی که به محصولات مرتبط می شوند، از میان سایت ها و تکست های خارجی هستند، باید بازاریاب بتواند آنها را به زبان فارسی برگرداند. ضمن اینکه ترجمه او نباید تحت الفظی باشد. بلکه توانایی ترجمهی محتواهای خارجی متناسب با فهم و درک مخاطبان فارس زبان اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل توانایی ترجمه کردن هم یکی دیگر از نیازهای یک بازاریاب خرید اینترنتی به شمار می رود.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

انواع شیوه های مذاکره

1- رقابت کننده (Competitor): در این شیوه، مذاکره کننده تمایل دارد که باجرات، غیر همکاری کننده و تسلیم نشدنی باشد. این شیوه از مذاکره می تواند در موقعیت هایی موثر باشد که موقعیت مذاکره قوی دارید. باید توجه داشت که اگر این شیوه به طور مناسب استفاده نشود می تواند منجر به بروز تنش و عدم اعتماد خواهد شد.

2- همکاری کننده (Collaborator): در شیوه مذاکره همکاری کننده، از زمان و انرژی صرف شده توسط دو طرف برای رسیدن به زمینه های مشترک استفاده می شود و در عین حال جرات هم وجود دارد. این شیوه به ویژه وقتی که قصد برقراری روابط خوب دارید، ایده آل است.

3- مصالحه جویانه (Compromiser): در این نوع مذاکره همکاری و جرات هر دو وجود دارد ولی این دو وجه نسبت به شیوه همکاری کننده خیلی پررنگ نیست. 

4- راضی کننده (Pleaser): در این نوع مذاکره اغلب برای افرادی خوب هستند که به آسانی تسلیم شده و عقب نشینی می کنند.این شیوه فقط هنگامی به صورت عامدانه استفاده می شود که یک طرف آماده و راضی برای سازگاری و تطابق با دیگران است.

5- اجتناب کننده (Avoider): در این شیوه هم جرات و هم همکاری ضعیف است و اغلب با کسانی سازگار است که امیدوار هستند که اگر از مشکل دور شوند از بین می رود.

 

جرات

(Assertiveness)

همکاری(Cooperation)

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

مذاکره:

شرکت در مذاکره تجاری به عنوان مذاکره کننده برای بسیاری از ما جذاب است.

ضمن این‌که حتی اگر به مذاکره تجاری علاقمند نباشیم و مذاکره برایمان جذاب نباشد، باز هم ناگزیر هستیم در محیط کار و زندگی به چنین مذاکره هایی تن بدهیم.

البته در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که تعریف مذاکره تجاری چیست و وقتی از این اصطلاح استفاده می‌کنیم، به چه نوع مذاکره‌هایی توجه داریم:

تعریف مذاکره تجاری

در متمم هر جا از اصطلاح مذاکره تجاری استفاده می‌کنیم، منظورمان هر نوع مذاکره ای است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، تبعات مالی و اقتصادی داشته باشد.

بنابراین، موارد زیر را می‌توانید به عنوان مصداق‌های مذاکره تجاری در نظر بگیرید:

  • مذاکره برای #استخدام یا #استعفای نیروی انسانی
  • مذاکره قراردادهای تجاری میان شرکت‌ها و سازمان‌ها
  • مذاکره بین خریدار و فروشنده
  • مذاکره بین موجر و مستاجر
  • مذاکره بین بدهکار و بستانکار
  • مذاکره غیرمالی بین دپارتمان‌های مختلف یک شرکت (چون در نهایت، در مقیاس کلان تبعات مالی ایجاد می‌کند)
  • مذاکرات تجاری بین المللی بین شرکتها یا کشورها

اکنون که مذاکره تجاری را تعریف کردیم، می‌توانیم بگوییم آنچه در ادامه می‌خوانید، فهرستی از مهارت‌های مورد نیاز برای انجام یک مذاکره تجاری موفق است.

درک مفاهیم پایه در مذاکره و مذاکره تجاری

قبل از اینکه در مورد مهارتهای مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک مذاکره کننده حرفه ای فکر کنیم و صحبت کنیم، ابتدا باید مفاهیم پایه در مذاکره و مذاکره تجاری را بشناسیم و درک کنیم.

در این‌جا به دو مورد از مفاهیم پایه که پیش‌نیاز سایر مفاهیم محسوب می‌شوند اشاره می‌کنیم:

چه زمانی در حال مذاکره هستم؟

این سوال بر خلاف ظاهر ساده‌اش، سوال ساده‌ای نیست.

گاهی اوقات بدون اینکه بفهمیم وارد مذاکره شده‌ایم. مثلاً وقتی که در حال ارائه‌ی گزارش مالی شرکت به دفتر مرکزی هستیم. این گزارش و شکل آن و نحوه تنظیم آن، می‌تواند سرنوشت مذاکره ها و گفتگوهای بعدی را کاملاً تغییر دهد؛ اگر چه بسیاری از ما در زمان گزارش نویسی به این مسئله توجه نداریم که در همین لحظه، مذاکره آغاز شده است.

از سوی دیگر، گاهی در جلسه‌های رسمی شرکت، مذاکره‌ای در جریان نیست و صرفاً به عنوان رعایت عرف کاری، جلسه‌ای برای گفتگو تشکیل شده است.

علاوه بر این‌ موارد باید به نکته‌ی دیگری هم توجه داشته باشیم:

بسیاری از زمان‌هایی که ما فکر می‌کنیم در حال مذاکره هستیم، گرفتار مناظره شده‌ایم.

با توجه به اینکه قواعد این دو بازی بسیار متفاوت است و انتظارات متفاوتی هم از آنها وجود دارد، اشتباه گرفتن این دو می‌تواند موجب اشتباهات جدی شود.

وقتی مدیر و کارمند در مورد حقوق آخر ماه در مقابل تعدادی از کارمندان (در یک جلسه یا در راهرو شرکت) صحبت می‌کنند، به احتمال زیاد بدون اینکه متوجه شده باشند از فضای یک مذاکره تجاری به سمت یک مناظره سیاسی حرکت کرده‌اند.

[ مطالعه‌ی بیشتر: تفاوت مذاکره و مناظره چیست؟ ]

انواع مذاکره

نکته‌ی دیگری که باید بر آن تسلط داشته باشیم انواع مذاکره است.

بعضی کتابهای کلاسیک مذاکره، به شکلی از مذاکره برنده – برنده صحبت می‌کنند که گویی هر مذاکره‌ای را می‌توان به شکل برنده – برنده انجام داد. در حالی که مذاکره های زیادی در زندگی و کسب و کار وجود دارند که نمی‌توان آنها را به صورت مذاکره برنده – برنده برگزار کرد.

از سوی دیگر، بعضی مذاکره کنندگان فکر می‌کنند مذاکره با حیله گری و کلاهبرداری هم معنا است و این افراد، مذاکره ای را که طرف مقابل در آن، تا سر حد مرگ و ورشکستگی نباخته باشد، مذاکره موفق نمی‌دانند. مدل ذهنی مبتنی بر رقابت می‌تواند چنین نگاهی را ترویج کند.

هنر ما در مذاکره تجاری و هر نوع مذاکره ای، تشخیص این مرزهاست. اینکه بیاموزیم مستقل از تمایل شخصیتی و روانی مان، تصمیم بگیریم و تحلیل کنیم که در این مذاکره خاص، استراتژی و رفتار رقابتی می‌تواند مفید باشد یا بهتر است این مذاکره در قالب تعامل مدیریت شود؟

  • حسین هاشمی مهر