🔺 #ست_گادین یکی از نوآورترین و تاثیرگذارترین متخصصان بازاریابی در عصر کنون است.
شما را مهمان میکنیم به ۱۰ جمله تاثیرگذار از او:
🔅 هزینهی اشتباه کردن در بازاریابی بیشتر از ایستادن و کاری نکردن است.
🔅 برای محصول خود به دنبال مشتری نباشید! برای مشتریان خود به دنبال محصول باشید.
🔅 بازاریابی مسابقهای برای جلب توجه است!
🔅 اگر شکست جزو گزینهها نباشد، مطمئن باشید که پیروزی هم نیست!
🔅 کار ما ایجاد تغییر است! باید با مشتریانمان چنان بکنیم که بعد از آشنایی با ما بهتر از قبل باشند.
🔅 عکسالعمل نشان دادن کار راحتی است! حتی راحتتر از آن پاسخ دادن است. ولی "آغاز کردن" سخت است.
🔅 همه مشتری محصول شما نیستند!
🔅 مردم محصولات و خدمات شما را نمیخرند! آنها مشتری داستان، ارتباط و جادوی شما هستند.
🔅 پیدا کردن روشهای جدید برای پرت کردن حواس مشتریان دیگر چندان کارساز نیست.
🔅بازاریابی محتوایی تنها شیوه بازاریابی باقیمانده برای آینده است.
@SokhteJet 🚀 💪
جملات انگیزشی موفقیت
۱٫”مشکلات خودتون رو شناسایی کنید، اما قدرت و انرژی خود رو صرف راه حل کنید.”
۲٫” گذشته شما برابر با آینده نیست.”
۳٫” جاده موفقیت با عمل گسترده و عزم راسخ طی میشود.”
۴٫”از زندگی خودتون به طور کامل، در حال حاضر لذت ببرید، همه چیز رو تجربه کنید، مراقب خود و دوستانتون باشید، به دنبال خلق لحظات خوش باشید، کارهای هیجان انگیز و عجیب غریب انجام بدید، در حال رفتن به هر جا که هستید از مسیر راه لذت ببرید“.
۵٫” مهم نیست که میدونیدچه کاری انجام میدید؛ مهم اینه که کاری روکه میدونید درسته انجام دهید.”
۶٫” اکثر مردم در زندگی شکست میخورن، چون که خودشون رو مشغول چیزهای جزئی میکنن.”
۷٫” چیزی که در خلوت تمرین کنید باعث گرفتن پاداش در ملاعام میشه”.
۸٫”اگه نمیتونید، باید انجام بدید . اگه مجبور بشید که باید انجام بدید، می تونید انجام بدید.”
۹٫” ما می تونیم زندگیمون رو تغییر بدیم و لون چیزی رو که دقیقا میخوایم و به دنبال اون هستیم به دست بیاریم.”
۱۰٫” من شما رو به این چالش دعوت میکنم که زندگی خودتون رو تبدیل به یک شاهکار کنید، من شما را به چالش پیوستن به صفوف از اون دسته از افرادی دعوت میکنم که بر اساس اون چیزی که یاد میدن زندگی میکنن و طبق گفته هاشون عمل میکنن.”
۱۱٫” رهبران ۵ درصد از وقت خود رو صرف مشکل و ۹۵ درصد از وقت خود رو صرف راه حل میکنن. راه حل رو پیدا کنید و مشکل رو از سر راه بردارید!”
۱۲٫” تعیین اهداف اولین قدم در تبدیل رویاهای نامرئی به اهداف قابل مشاهده هستش.”
۱۳٫” کیفیت زندگی شما بستگی به کیفیت روابط شما داره.”
۱۴٫” اگه میخاید موفق بشید، کسی که نتایج مشابه خواسته شما رو به دست آورده پیدا کنید و از روش اون استفاده کنید تا همون نتیجه رو به دست بیارید.”
۱۵٫” هر مشکل یک هدیه است – بدون وجود مشکلات ما رشد نخواهیم کرد”
۱۶٫” جایی که در اون تمرکز وجود داره، انرژی جریان پیدا میکنه.”
۱۷٫” من باور دارم زندگی به طور مداوم ما روآزمایش میکنه تا سطح تعهدات ما رو بسنجه و بزرگترین پاداش زندگی برای کسانیهکه دست از تعهد بی پایان خودشون بر نمیدارن تا زمانی که به اهدافشون برسن این سطح از عزم می تونه کوه ها را حرکت دهد، اما باید ثابت قدم و با عزمی راسخ باشید.”
۱۸٫” اگه اونچه رو که همیشه انجام میدید، انجام بدید، اون چیزی که همیشه به دست میارید، به دست خواهید آورد.”
۱۹٫” افراد موفق همیشه سوالات بهتری میپرسن، و در نتیجه، پاسخ بهتری پیدا میکنن“.
۲۰٫”اگثر مردم تنیل نیستن، اونا اهداف مهمی دارن که متاسفانه این اهداف انگیزه ای برای حرمت در اونا ایجاد نمیکنه.”
۲۱٫”وقت زیادی بگذارید و مشکل را شناسایی کنید، اما انرژی تون رو برای حل آن و نه برای نگرانی بابت اون، صرف کنید.
۲۲٫”باورها قدرت ساخت و تخریب بالایی دارن و به انسان، قابلیت کنترل این قدرت توسط انتخاب افکارش، داده شده.
۲۳٫”ما میتونیم زندگیمون رو تغییر بدیم، ما میتونیم هر اونجه که میخایم، انجام بدیم،داشته باشیم و خلق کنیم… “
http://t.me/Energieplus
آیا نباید کسانی که نزدیکترین روابط را با مشتریان دارند در پروسهی تولید محتوا مشارکت داشته باشند؟ تیم فروش در مورد مشکلاتی که مشتریان سعی در حل آنها دارند، بیشتر آگاه هستند و همینطور بهتر میدانند که مشتریان برای حل مشکلاتشان چگونه میاندیشند.
در حقیقت، تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ توسط Custom Content Council انجام شد، مشخص کرد متخصصان فروش و خریداران بیش از پیش به ارزش محتوای مشتریمحور اشراف پیدا میکنند. نمایندگان فروش ماهر بهخوبی از نیازهای خاص هر یک از مشتریان آگاهی دارند و سعی میکنند سرویسهای سفارشیشده به آنها ارائه دهند. پس بهتر است با استفاده از نگرش و اطلاعات آنها در مورد تجربیات فروش، دست به تولید داستانهای مشتریمحور بزنید؛ یعنی محتوایی که بهراحتی مخاطبان آن را درک میکنند.
علاوه بر این موضوع، این کار میتواند به هماهنگی بیشتر بازاریابی و فروش بیانجامد که در نهایت منجر به افزایش سود شما خواهد شد. در سال ۲۰۱۳، MarketingSherpa با انجام تحقیقی در مورد شرکت Blue Coat که در زمینه امنیت سایبری فعالیت دارد، عنوان کرد این شرکت با ایجاد هماهنگی بین بخش بازاریابی و فروش به نتایج زیر دست یافته است:
نمایندگان فروش شرکت شما باید با تیم بازاریابی در تولید محتوا همکاری کنند تا از طریق بازاریابی محتوای هدفمند مخاطبان بیشتری به سوی کسب و کار شما جذب کنند.
اگر متوجه شدید ارتباطات شما با مشتریان به دلیل کشش آنها بهسوی رقیبان مکررا قطع میشود، باید بدانید در محتوای تولیدی آنها المانی وجود دارد که به جذب مشتریان میانجامد. تمام محتوایی که از سوی رقیبان شما بهصورت عمومی به اشتراک گذاشته میشود، مطالعه و بررسی کنید تا ایدههای خود را بنا کنید؛ البته دست به دزدی و تقلید نزنید چون ممکن است در نهایت به اعتبار خود لطمه بزنید. همیشه مطابق با اخلاقیات عمل کنید تا تأثیر مثبتی از خود بر مشتریان بهجای بگذارید.
أهداف مهم cRM..
انتقال تجربیات شخصی و منسجم مشتری
إیجاد هماهنگی بین فعالیتهای بازاریابی فروش و خدمات
شناسایی جدیر نگهداری مشتریان ارزشمند از طریق یک روش علمی و جامع
مدیریت روابط مشتری چیست؟
CRM با مسائلی چون جلب مشتری و افزایش و نگهداری مشتریان راضی و وفادار به منظور کسب سود اوری بیشتر سر و کار دارد.
ویژگی های خدمات ؟
١ گذرا و موقتی بودن
٢تاثیر پذیری از طرز تفکرات عرضه کننده
٣غیر قابل ذخیره بودن
٤قابلیت استاندارد کمتر
٥تاثیر پذیری از سایر مشتریان
تعریف بازار هدف ؟
به تمام یا بخشی از بازار در دسترس واجد شرایط که موسسه برای انجام فعالیت های بازاریابی انتخاب می کند بازار هدف شرکت إطلاق می شود
بازار تسخیر شده؟
به بازاریابی إطلاق. می شردهم مصرف کنندگان ان کالا های شرکت مورد نظر ما و کالا های مشابه موسسات رقیب
راخریداری کرده کرده اند
شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای مؤثر بر آمیختههای بازاریابی با روش MCDM نویسنده: مرتضی ایلات1 دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ـ بینالملل دبیر هیأت مدیره مجمع نمایندگان کارگران استان قزوین مؤسسه آموزش عالی سهروردی قزوین mortezae2008@gmail.com
TMBA چکیده: در دنیای رقابتی امروز مشتریان در کانون اصلی توجه شرکت ها قرار دارند و رضایتمندی آنها عامل اصلی
کسب مزیت رقابتی سازمان ها است. لازمه جلب رضایت مشتریان برآورده ساختن کامل نیازهای آن ها و شناسایی دقیق خواستهها، انتظارات، تمایلات، توانایی ها و محدودیت های آن ها در خرید محصولات است. با دستیابی به چنین اطلاعاتی میتوان عوامل تأثیرگذار بر رفتار مصرفکنندگان را به خوبی تشخیص داد و در اتخاذ تصمیمات بازاریابی شرکت ها از آن استفاده کرد. بنابراین محصولات شرکت ها باید مطابق با مزایای مورد انتظار مشتریان باشد. در این راستا شناخت ابعاد مختلف گرایش خریدار و تعیین ارتباط بین آن ها با عناصر آمیخته بازاریابی ضروری است. بنابراین در این مقاله با مروری بر ادبیات موجود در تئوریهای مدیریت، مفهوم آمیخته بازاریابی و تحولات آن از آغاز تا کنون به دقت مورد کنکاش قرار گرفته و براساس این مطالعات آمیخته نوین بازاریابی ارائه شد. در ادامه توجه ویژهای به بحث رفتار خرید مصرفکننده شده است. در این بخش ابتدا مدل جامعی از رفتار خرید مصرفکننده که مورد توافق عموم متخصصان بازاریابی است، ارائه شده است. سپس مفهوم گرایش خریدار و ابعاد پنجگانه آن به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه مدلی از ارتباط بین گرایش خریدار و بازاریاب و در انتها نیز مدل مناسبی
برای تعیین ارتباط بین رفتار خرید مصرفکننده و هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی ارائه شده است.
در دنیای رقابتی امروز که شرکت ها به دنبال کسب مزیت رقابتی برای خود هستند، به کارگیری روش ها ومفاهیم بازاریابی با رویکرد اولویت عناصر آمیخته بازاریابی برای محصولات، می تواند تاثیر چشمگیری در افزایش فروش و موفقیت بیشتر محصول در بازار داشته باشد. هدف اصلی تحقیق پیش رو، اولویت بندی استراتژی های بازاریابی با بکارگیری تکنیک تصمیم گیری چند معیاره می باشد که در راستای این هدف ابتدا با مطالعه پیشینه پژوهش و مصاحبه با صاحبنظران مربوطه زیر معیارهای مربوط در قالب معیارهای
اصلی )قیمت، محصول، ترفیع، توزیع( استخراج گردید. واژگان کلیدی: آمیخته بازاریابی، تصمیم گیری چند معیاره، فازی، mcdm
مقدمه
بازاریابی، رقبا و سایر عناصر محیط بازاریابی است، نیز گسترش یافته است. در محیط های به سرعت در
حال تغییر و شدیداً نامطمئن امروز تصمیمات استراتژیک ماهیت پیچیده و فازی شدیدی دارد، همیشه درک
اینکه مشتریان چه نیازهایی دارند و چه چیزهایی می خواهند ساده نیست. این تغییرات ایجاب می کند که
مدیران بیشتر زمانشان را صرف تصمیم گیری حیاتی در هر سطح سلسله مراتب سازمانی کنند. فرآیند
تصمیم آن است که به جایگزین های گوناگون که هدف هر کدام رسیدن به اهداف مطلوب است، وزن داده
و بهترین راه حل را در مجموعه اهداف چالش برانگیز معین نماید. در کلیه فعالیت های بازاریابی شرکت و
حتی در فازهای اجرای یک فعالیت از نیازسنجی مشتریان تا فعالیت های مرتبط با توسعه محصول جدید،
خدمات پس از فروش و تعیین بازار یا بازارهای هدف و .... مدیران به تصمیم گیری نیاز دارند. تصمیم
گیری در مورد بخش های بازار و فروش و سودآوری و بودجه ویژگی های محصول یا خدمت، نحوه
توزیع، ابزارهای تبلیغاتی مناسب و ... بطوریکه هر تصمیم اشتباهی هزینه های بسیاری را برای سازمان رقم می زند. بنابراین تصمیم گیرنده باید نیازهای مشتریان و استراتژی های شرکت را به خوبی فرصت های تکنولوژیکی موجود در بازار و منابع شرکت مورد بررسی قرار دهد و اهدافی را مبتنی بر این فاکتورها و برای موفقیت آن فعالیت وضع نماید. می دانیم عدم اطمینان شدیداً بر دقت تصمیم گیری مؤثر است. این مهم است که تصمیمات ایجاد و توسعه محصول مناسب با تخصیص درست منابع) را با تصمیمات تاکتیکی( اجرای پروژه ها با حداقل کردن فاکتورهای ریسک) متعادل کنیم. بنابراین منطق فازی با این هدف مورد استفاده قرار می گیرد که دقت تصمیم گیری مدیران را در شرایط مبهم و نامعلوم و در فازهای تعریف شده در هر فعالیت، افزایش دهد. با این تعریف مشخص می شود که هر مفهومی از بازار یک مقوله فازی است. اما بازار یک پدیده فازی نیست بلکه ادراک و تعریف آن فازی است و درک مدیران از بازار، واقعیتی که در بازار جریان دارد، نیست.این دقیقاً همان چیزی است که مدیران باید با آن سر و کار داشته باشند. بازارها واقعاً به این مسئله که مدیران چگونه آن ها را درک می کنند، توجه نمی کنند، بلکه لازم است که مدیران بر درک بازار ادراک صحیح آن ومؤلفه هایش توجه بیشتری داشته باشند. ترکیب بازار به تبع تغییر خواسته های تک تک مشتریان تغییر می کند. پس باید ادراکات صاحبان کسب و کار نیز تغییر کند. لذا تعریف "بازار فازی" نیز در هرلحظه زمانی خاص، به ادراک فعلی از آن بستگی دارد. این امر ایجاب می کند که مدیران شناخت خود را از عناصر اصلی تأثیرگذار بر فعالیت شرکت مانند مشتریان، رقبا، بازار و محیط افزایش دهند. یکی از ابزارهای مناسب برای شناخت مشتریان و درک آن ها استفاده مستمر از تحقیقات بازار است. همچنین ایجاد ارتباط مستقیم و بلند مدت با مشتریان به منظور شناخت آنان و آگاهی از رفتارشان، تشویق و ترغیب مشتریان جدید به خرید و مشتریان فعلی به تداوم خرید، ارائه محصولات و خدمات متناسب با نیازها و سلایق آنان و نیز اطلاع داشتن از حرکات و امکانات رقبا در کاهش ابهامات
تصمیم گیری و افزایش احتمال رخدادهای مورد انتظار مثمرثمر است.