هفت قانون فروش بزرگ:
١:مشتری و غیر مشتری
٢:إیجاد. علاقه و اعتماد
٣:نیازها را به درستی مشخص کنید
٤:عرضه قانع کننده
٥:پاسخگوی إیرادها باشید
٦:تمام کردن فروش
٧:فروش دوباره بدست اوردن أفراد ارجاعی
هفت قانون فروش بزرگ:
١:مشتری و غیر مشتری
٢:إیجاد. علاقه و اعتماد
٣:نیازها را به درستی مشخص کنید
٤:عرضه قانع کننده
٥:پاسخگوی إیرادها باشید
٦:تمام کردن فروش
٧:فروش دوباره بدست اوردن أفراد ارجاعی
شناخت شخصیت های گروه خونی:
تست روانشناسی-شاید این سوال مهم برای شما هم پیش آمده باشد که چرا برخی افراد دستگاه ایمنی و گوارش قوی تری دارند و برخی دیگر نه؟ چرا برخی می توانند به راحتی گوشت یا شیر را هضم کنند اما گروهی دیگر در هضم این مواد غذایی دچار مشکل می شوند؟ آیا می دانستید این مشکلات تا حدی به گروه خونی شما وابسته است؟ افراد به دلایل گوناگون از هم متمایز می شوند و یکی از این تمایز ها در گروه خونی آن هاست. به عنوان مثال فردی که گروه خونی A+ دارد نمی تواند از فردی که گروه خونی B دارد خون دریافت کند زیرا بدنش به شدت واکنش نشان می دهد. در مورد مواد غذایی نیز همین مساله وجود دارد یعنی برخی مواد غذایی که بدن برخی افراد به خوبی می پذیرد با دستگاه گوارش برخی دیگر سازگار نیست. هرچند دستگاه گوارش قدرت سازگاری بالایی دارد اما اگر بدانید چه موادغذایی با بدن شما سازگارتر است نیازی نیست بی دلیل دستگاه گوارش خود یا فرزندتان را خسته کنید.
● گروه خونی O
گروه خونی O قدیمی ترین و شایع ترین گروه خونی است که از ۵۰ هزار سال پیش تاکنون در رگ های ما جریان داشته است. بررسی ها نشان داده گروه خونی انسان های اولیه O بوده و با توجه به این که آن ها بیشتر گوشتخوار بوده اند بدن شان با این ماده غذایی سازگار شده است. معده افرادی که گروه خونی O دارند اسید و تمام آنزیم های لازم برای هضم پروتئین های حیوانی را به اندازه کافی تولید می کند. از سوی دیگر گروه خونی O دهنده جهانی است اما تنها از گروه خود می تواند خون دریافت کند. از جمله دیگر مزیت های این گروه خونی می توان به سیستم ایمنی قوی و متابولیسم خوب اشاره کرد؛ البته جالب است بدانید سیستم ایمنی خوب و قوی این گروه باعث می شود افرادی با این گروه خونی بیشتر به بیماری های خودایمنی مبتلا شوند و میزان ابتلا به آلرژی نیز به همین علت در آن ها بالاتر باشد. دستگاه گوارش دارندگان گروه خونی O به راحتی با غذاهای جدید سازگار نمی شود و به جز پروتئین با سایر گروه های غذایی دچار مشکل است. اگرچه این عدم تحمل را نمی توان مسئول بروز مشکلات جدی در این افراد دانست ولی این افراد ظاهرا در ابتلا به زخم های معده و اثنی عشر حساسیت بیشتری دارند. از آنجا که دستگاه گوارش این گروه خونی با مصرف پروتئین مشکلی ندارد میزان چربی دریافتی این افراد بالاست و به همین علت خطر ابتلا به سختی شرائین و ناراحتی های قلبی – عروقی در آن ها افزایش می یابد. به دارندگان گروه خونی O توصیه می شود در درجه اول میزان مصرف پروتئین های حیوانی را کاهش دهند و سعی کنند سبزی را وارد برنامه غذایی شان کنند اما مراقب مصرف غلات، کلم و سبزی های خشک باشند زیرا بدن آن ها در هضم گلوتن کمی دچار مشکل است.
● گروه خونی A
از حدود ۲۰ هزار سال پیش یعنی از زمانی که کشاورزی رونق گرفت، کشاورزان زندگی خود را از طریق شکار، دام پروری و زراعت می گذراندند و به صورت گروهی زندگی می کردند و فعالیت فیزیکی آن ها به نسبت کمتر از پیشینیان خود بود.
زندگی جدید این مردم را با غذاهای گیاهی سازگار کرد و از آنجا که زندگی ها گروهی تر و بیماری ها همه گیر تر شد، سیستم ایمنی آن ها هم قوی شد. اما سیستم ایمنی دستگاه گوارش دارندگان گروه خونی A به دلیل مصرف بیشتر گیاهان ضعیف تر شد و در هضم پروتئین های حیوانی دچار مشکل شد. به نظر می رسد این افراد نسبت به کارسینومای معده (سرطان معده) و روده بزرگ حساسیت بیشتری از سایر گروه های B و O داشته باشند. بیشتر افرادی که گروه خونی A دارند گیاهخوارند زیرا در هضم گوشت و شیر مشکل دارند. توصیه ما به این افراد مصرف کمتر گوشت و شیر و در عوض مصرف بیشتر سبزی و غلات است. از میان پروتئین های حیوانی بدن این گروه، گوشت سخت پوستانی مانند میگو را بهتر هضم می کند.
● گروه خونی B
تقریبا ۱۰ هزار سال است که این گروه خونی در انسان وجود دارد و دلیل آن هم مهاجرت انسان ها در پی تغییرات آب وهوایی است. آمار نشان می دهد این گروه خونی بیشتر در اروپای شرقی شایع است. میزان سازگاری این گروه خونی با هر نوع آب وهوایی بسیار بالاست و افراد با این گروه خونی به طور کلی سیستم ایمنی، عصبی و فیزیکی خوبی دارند. دارندگان این گروه خونی نیز مانند گروه خونی O، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های خودایمنی اند و در برابر بیماری های ویروسی بسیار ضعیف هستند. علاوه بر این، افراد دارنده گروه خونی B به احتمال زیاد به عفونت های باکتریال مانند استرپتوکوک پنومونیا و اشرشیاکولی مبتلا می شوند. دستگاه گوارش این افراد تقریبا با هر ماده غذایی سازگار است و به عنوان مثال می توانند به راحتی لبنیات مصرف کنند.
● گروه خونی AB
تعداد دارندگان این گروه خونی چندان زیاد نیست. تقریبا هزار سال است که این گروه خونی به وجود آمده است و می توان گفت ترکیبی از ۳ گروه خونی است. گروه خونی AB می تواند از هر ۳ گروه دریافت داشته باشد اما تنها به گروه خونی خود خون اهدا می کند. بدن دارندگان این گروه خونی با جهان مدرن بسیار سازگار است. دستگاه گوارش آن ها به نسبت ضعیف تر از دارندگان گروه خونی O است و به راحتی نمی توانند پروتئین های حیوانی را هضم کنند زیرا مقدار اسید معده آن ها کاهش یافته و به قدر نیاز آنزیم ترشح نمی کنند. با این حال میزان مصرف گوشت قرمز و مواد غذایی مدرن مانند انواع فست فود در آن ها بالاست. سیستم ایمنی این افراد نیز تا حدی ضعیف عمل می کند و به همین علت آن ها به راحتی در برابر باکتری ها و آلرژن ها از پا درمی آیند.
● حرف آخر
ویژگی های جسمی ذکر شده برای تمام دارندگان گروه های خونی عمومیت ندارد. درست است که دارندگان گروه خونی B می توانند شیر را به خوبی هضم کنند اما اگر فردی با گروه خونی B به شیر آلرژی دارد نباید خود را مجبور به مصرف آن کند. اگر گروه خونی شما O است و به راحتی می توانید پروتئین حیوانی مصرف کنید، قرار نیست در مصرف گوشت قرمز زیاده روی کنید. آنچه اهمیت دارد این است که تعادل همیشه حرف اول را می زند.
منبع:مجله شهرزاد
١٠ راه برای جذب مشتری جدید:
۱) برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید.
اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.
۲) پس از بروز هرگونه مساله (از نظر ارتباط با مشتری) هر چه سریع تر آن را حل کنید.
هیچ سازمان، کالا و یا خدمتی نمی تواند برای همیشه کامل و بی نقص باشد. در ارتباط سازمان با مشتری امکان دارد، مساله یا شکایتی به وجود بیاید. ایجاد بخشی برای رسیدگی به شکایات می تواند نظر مثبت مشتریان را جلب نموده و موجب افزایش وفاداری آنها شود.
معمولا افراد آخرین اتفاق را بیشتر در ذهن خود نگه می دارند و اگر آخرین رویداد این باشد که سازمان برای حل مساله دریغ نکرده است، این اقدام میتواند موجب حفظ و تقویت ارتباط با مشتری شود.
درکل می توان گفت که مشتریان ناراضی بیش از مشتریان راضی، دوست و رفیق دارند، بنابراین تمایل بیشتری دارند که درباره حرکت نامناسب یک فروشگاه یا نارضایتی خود از یک محصول و خدمات به دوستان، خانواده و همسایگان بگویند، ولی درباره خوبی سازمان یا فروشگاه سخن زیادی بر زبان نمی آورند.
۳) همیشه حالت بدون باخت به وجود بیاورید.
هیچ گاه نباید مشتری بازنده باشد. اگر در یک معامله مشتری بازنده باشد، احتمال کمی وجود دارد که باز هم به دفتر شما مراجعه یا از همان خدمت یا محصول استفاده کند. در اینجا دو راه حل وجود دارد که هم مشتری و هم فروشنده می توانند برنده باشند:
الف) فروشنده برای حفظ مشتری و افزایش وفاداری او، در مواردی سود کم را تحمل کند. البته برای یک دوره کوتاه مدت.
ب) تخفیف دادن برای افزایش وفاداری مشتریان، هرچند که در هر معامله سود فروش را اندکی کمتر می کند ولی با افزایش تعداد مشتری ها این کمبود جبران خواهد شد.
۴) اغلب مشتری مرتکب اشتباه می شود.
امکان دارد مشتری انتظارات نامعقولی داشته باشد. این یک واقعیت است که سازمان بدون مشتری نمی تواند وجود داشته باشد اما کارکنان واحد فروش باید بتوانند به مشتری تفهیم کنند که اشتباه از جانب او بوده است، ولی باید در این کار ظرافت عمل وجود داشته باشد.
۵) مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت.
فقط تامین رضایت مشتری موجب ایجاد وفاداری وی نسبت به سازمان نخواهد شد، بلکه لذت بردن از محصول و خدمات موجب افزایش وفاداری خواهد شد. اگر سازمان ها بتوانند با مشتریان صمیمی شوند و به خواست مشتری گوش دهند موجب خواهند شد که آنان از این رابطه لذت ببرند. برای اینکه مشتری از محصول لذت ببرد نباید هزینه محتمل شود. اگر خدمت ارائه شده از حد انتظار بیشتر باشد، موجب لذت بردن وی از این خدمت خواهد شد.
۶) نباید فراموش کرد که مشتری حق انتخاب دارد.
از آنجا که بازارها روز به روز بیشتر می شوند، هیچ سازمانی نمی تواند در مورد وفاداری مشتریان مطمئن باشد. بسیاری از مشتریان به ظاهر راضی به محض اینکه روزنه ای پیدا شود به شرکت رقیب روی می آورند. هر سازمانی که متوجه وجود فرصتی شود باید تماس های خود را با مشتریان بیشتر و رابطه را تقویت نماید. یک تلفن به مشتری برای آگاهی از دیدگاه وی درباره خرید می تواند رابطه را تقویت نماید.
۷) برای پی بردن به خواست مشتری به حرف های او گوش فرا دهید.
دوره ای که سازمان ها تصمیم می گرفتند چه کالایی را عرضه کنند و سپس آن را به مشتری تحمیل
می کردند به سرعت به پایان می رسد. تنها راهی که می توان متوجه خواست مشتری شد این است که به
حرف های آن ها گوش فرا دهیم. اگر کسی حرف بزند و ما به او گوش ندهیم، با ما خداحافظی خواهد کرد. ارتباط با مشتری بر پایه همین اصل قرار دارد. یکی از سریعترین راه ها برای از دست دادن مشتری این است که آنها را نادیده گرفته و به آنها توجه نکنیم.
۸) درباره کالا و خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید.
کسانی که برای یک سازمان کار می کنند باید در مورد آن سازمان و محصولات آن همواره تصویر مثبتی به مشتری ارائه کنند. می گویند یک کارخانه بزرگ تولید خودرو دارای دو توقفگاه بود. توقفگاه نخست که از خیابان مجاور قابل مشاهده بود متعلق به آن دسته از کارکنان بود که با خودروی تولیدی همین شرکت به محل کار خود می آمدند. کارکنانی که با خودروهای تولیدی شرکت های دیگر به آنجا می آمدند ناگزیر بودند در توقفگاه دوم، دورتر از خیابان مجاور توقف کنند. شرکت دارای این دیدگاه بود که اگر مشتریان بالقوه مشاهده کنند که کارکنان شرکت از محصولات
شرکت های رقیب استفاده می کنند، این پرسش در ذهن آنها خطور می کرد.
۹) خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید.
همیشه ارزش آن را دارد که خود را به عنوان مشتری بدانید که به سازمان وارد می شود. همیشه خود را به جای مشتری بگذارید و آنگاه بپرسید: آیا این سازمان از ورود من استقبال به عمل می آورد؟ هر قدر مشتری را بیشتر درک کنید توازن بین مشتری و محصول به صورتی در می آید که کفه ترازو به نفع مشتری سنگین تر خواهد شد.
۱۰٫ یک تکنیک جدید بازاریابی را تجربه کنید و یا یک محصول یا خدمت جدید ارائه دهید.
شما نیز مانند هر کسب وکار دیگری روشهای بازاریابی خاص خود را دارید و به احتمال زیاد آنها را مدام تکرار می کنید. تعجبی ندارد که این روشها کهنه شوند! اگر راهی جدید را تجربه کنید، احتمال این بیشتر می شود که افراد جدید شما را آزمایش کنند؛ بنابراین به آدمهای جدید دست خواهید یافت. اگر محصولات یا خدمات تکراری و قدیمی را ارائه دهید، (و آنها را با روش های قدیمی تکراری بازاریابی کنید) قطعا با همان آدم های قدیمی مواجه خواهید شد. ارائه یک سرویس یا کالای جدید، یا خط تولید جدید و مطلع ساختن افراد از آن راهی برای جذب مشتریان جدید خواهد بود.
🔷مهارت مدیریت هیجان:
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
🔶مهارت حل مسئله:
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
🔷مهارت تصمیمگیری:
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راهحلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
🔶مهارت تفکر خلاق:
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
🔷مهارت تفکر نقادانه:
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.
🔳⭕️مقاله(انواع مشتری)
⭕️▪️تقسیم بندی خریداران امروز:
1⃣مشتری هوشمند:
نسبت به تمامی عوامل خرید و فروشندگی و فروشگاه، قیمت و کیفیت به شدت حساس است و سریع عکس العمل نشان می دهد.
2⃣مشتری آگاه:
در عین آگاهی و اطلاع، سریع عکس العمل نشان نداده و وفاداری خود را سریع از دست نمی دهد.
3⃣مشتری بی تفاوت:
نسبت به اقدامات و رفتارهای مختلف فروشنده حساس نبوده، قدرت سازگاری بالایی داشته و به جزئیات خرید و فروش توجه نمی کند.
⭕️ مقاله(مصاحبه شغلی)
▪️شرکتهای بزرگ دنیا با امتیازاتی چون حقوق ماهیانهی بالا، مزایای فوقالعاده و رضایت شغلی همراه هستند که افراد زیادی را وسوسه میکند تا در این شرکتها مشغول کار شوند اما یکی از چالشهای مصاحبههای شغلی با این شرکت ها، این است که باید انتظار شنیدن هر نوع سوالی را داشته باشیم؛ شما میتوانید با بهره گیری از این سوالات موقع استخدام نامتعارفِ حرفه ای و خلاقانه تر با متقاضیان برخورد داشته باشید.
در اینجا با چند نمونه از این سوالات آشنا شوید:
1. اگر مجبور باشید که تا آخر عمر یک آهنگ را گوش دهید، چه آهنگی انتخاب میکنید؟؟
استخدام کارشناس استراتژی در فیسبوک
2. اگر این دیوار یک دیوار آجری بود، و شما یک آجر بودید، در کجای این دیوار قرار میگرفتید؟؟ انتخاب شما چه تاثیری بر روی کل دیوار دارد؟؟
استخدام شرکت اکسپدیا برای کارشناس بازاریابی
3. برای نابینایان یک قفسه ادویهجات طراحی کنید.
استخدام مهندس سختافزار در اینتل
4. یک شهر را انتخاب کنید و تخمین بزنید چه تعداد تنظیمکنندهی کوک پیانو در آنجا مشغول به کار هستند؟؟
استخدام مدیر تولید در گوگل
5. هزینهی شستشوی پنجرههای سیاتل چقدر است؟؟
استخدام کارشناس فروش آنلاین در فیسبوک
6. چرا دریچهی چاههای فاضلاب گرد هستند؟؟
استخدام مهندس الکترونیک در مرکز دارویی سنت جود
7. اگر شما را با یک جمله به یاد آورند، آن جمله چه خواهد بود؟؟
استخدام کارشناس استراتژی در شرکت گوگل
8. اگر همین الان یک میلیون دلار پول به شما بدهیم، با آن چه کار خواهید کرد؟؟
استخدام کارشناس استراتژی در گوگل
9. این مداد را بفروشید!!
استخدام نمایندهی فروش شرکت دارویی فایزر
10. در این مرحله از زندگی، بین کسب درآمد و یادگیری کدام را ترجیح میدهید؟؟
استخدام مهندس نرمافزار در گوگل
این پرسش ها عجیب هستند اما اینکه بهترین شرکت های آمریکایی در هنگام مصاحبه شغلی آنها را می پرسند قطعا دلیلی دارد!!
#مقاله
معنای هک رشد (Growth hacking) در بازاریابی چیست؟
واژهای با عنوان “هک رشد” به سرعت در میان اکوسیستمهای استارتآپی توسعه پیدا کرد. چرا که تفاوت یک استارتآپ با یک کسب وکار در رشد تعریف میشود. براساس آنچه که در ویکی پدیا آمده است، هک رشد مجموعهای از تکنیکهای بازاریابی آنلاین است که از تفکر تحلیلی و سنجههای اجتماعی برای رشد سریع کسب وکارها بهره میگیرد. در واقع برای هکرهای رشد آنچه اهمیت دارد رشد سریع است و لاغیر.
رشد از ویژگیهای مهم یک کسب وکار نوپا است. فرد یک ایدهی بسیار خلاقانه را پیدا میکند، آن را اجرا میکند، مشتریان اولیه را به دست میآورد و سپس برای رشد اقدام میکند.
تفاوت بازاریابی Inbound و بازاریابی Outbound:
بازاریابی Inbound افراد علاقه مند به محصولات شما را به سمت وبسایت و فروشگاهتان جذب می کند و تاکتیکهای بازاریابی اینباند مانند: دیده شدن در گوگل، وبلاگها، شبکه های اجتماعی و سایر تلاش ها برای “افرادی که به دنبال اطلاعات هستند”.
بازاریابی Outbound قرار دادن اطلاعات در مقابل مشتریان بالقوه است، حتی اگر انتظار چنین اطلاعاتی را نداشته و یا “به دنبال چنین اطلاعاتی نبودند”. تاکتیکهای اوت باند شامل تبلیغات سنتی مانند: آگهی و تبلیغات در روزنامه، رادیو، تلویزیون و همچنین تبلیغات گسترده و هدفمند دیجیتال است.
بنابر این با توجه به نوع کالا و خدمات و نوع مشتریان و بازار هدف بازاریابی Inbound یا Outbound استفاده شود که می تواند بنا به شرایط هر دوی آنها باشد.
پیمان سعادتی
زنجیره ارزش
برای بررسی ارزش و همچنین نحوه ایجاد آن از ابزاری به نام زنجیره ارزش کمک گرفته می شود. زنجیره ارزش به عنوان ابزاری راهبردی نشان دهنده مجموعه فعالیت هایی است که برای ایجاد ارزش صورت می گیرد
شرکت ها باید سعی کنند منافعی را به مشتریان خود برسانند که به این منافع ارزش گفته می شود و همین ارزش است که تفاوت ایجاد می کند و تفاوت موجب ایجاد مزیت رقابتی می شود و موجب پیروزی یک شرکت در رقابت شدید بازار می گردد
زنجیره ارزش دارای 5 فعالیت مهم است: لجستیک به داخل سازمان، عملیات، لجستیک به خارج سازمان، بازاریابی و خدمات است و فعالیت های پشتیبانی نیز بر همه این 5 فعالیت حاکم است
توصیه اکید می گردد شرکتها برای کاهش هزینه، حقوق پرسنل را کم نکنند، بلکه قبل از هر کاری در زنجیره ارزش خود بازنگری کنند!
Source: M.Farahi
چگونه شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم؟
کاریزماتیک بودن و دریافت تأیید دیگران، مطلوب و دوستداشتنی است علی الخصوص زمانی که سمت مدیریتی داشته باشیم، اما چگونه می توان شخصیت کاریزماتیک داشت؟
شکی نیست که شخصیتهای کاریزماتیک جزء موفقترینها هستند. پروفسور وایزمَن (wiseman) از دانشگاه هِرتفوردشایرِ انگلستان، تخمین میزند که ۵۰ درصد از کاریزما ذاتی و ۵۰ درصد آن، اکتسابی است. ترکیبات کلیدی کاریزما شامل کارهای سادهای میباشند که با تمرین، بخشی از شخصیت شما میشوند، تعامل شما با اطرافیانتان را بهتر میکنند و رضایت کلی شما را از زندگی بالا میبرند. در اینجا به هفت ویژگیِ افراد کاریزماتیک اشاره میکنیم که میتوانید آنها را در خود بپرورانید.
۱. مشتاقانه گوش میدهند؛ حین گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، تمام توجه خود را به او معطوف کنید و اگر سؤالی به ذهنتان رسید، بپرسید.
۲. واضح صحبت میکنند؛ عجله نکنید و روی هر جمله فکر کنید. هر چه بیشتر از صداها، کلمات و عبارات پُرکننده (اِ، اوم، مثلا، راستش، میدونی و غیره) استفاده کنید، وضوحِ کلام شما کمتر میشود.
۳. واقعی لبخند میزنند؛ یک لبخند واقعی، لبخندی است که از درون جان میگیرد و با چشم و لبِ خندان نمایان میشود و به آن لبخندِ دوشِن میگویند. منظور ما این نیست که همیشه و همواره باید لبخند به لب داشته باشید! اما زمانی که لبخند شما واقعی باشد، افراد تمایل بیشتری به صحبت کردن با شما پیدا میکنند.
۴. صاف میایستند؛ اگر از حالت بدنیتان احساسِ اطمینان نمیکنید، آنقدر این تمرین را تکرار کنید تا بالاخره بتوانید آن را به خوبی انجام دهید. فراموش نکنید شانههایتان را پایین نگه دارید.
۵. تحسین و نحوهی بیان را ارج مینهند؛ آیا تاکنون این جمله را شنیدهاید: «نحوهی بیانِ گفتهها مهمتر از خودِ گفتههاست».
۶. نامها را به یاد میآورند؛ «نام یک فرد برای خودِ او، شیرینترین نام و مهمترین صدا به هر زبانی است». نام، ساده و در عین حال تأثیرگذار است. وقتی برای نخستین بار نام کسی را میشنوید، آن را با گفتنِ جملاتی نظیر: «سلام، سارا!» یا «از دیدار تو خوشوقتم سارا!» برای او تکرار کنید.
۷. ارتباط چشمی برقرار میکنند؛ چه زمانی که فردی در حال صحبت کردن با شماست و چه زمانی که خودتان در حال صحبت با کسی هستید، تماس چشمی را فراموش نکنید. تماس چشمی یکی از مهمترین جنبههای ارتباطات است.
هنر مدیریت