شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

  • ۰
  • ۰
  1. شناسایی و ارزیابی عوامل محیط بازاریابی
  2. شناسایی و تجزیه و تحلیل فرصت‌های بازار
  3. بخش‌بندی بازار یا Segmentation
  4. انتخاب بازار هدف یا Segment Selection
  5. جایگاه‌یابی در بازار یا Positioning
  6. طراحی و توسعه آمیزه بازار یا آمیخته بازار (آمیزه بازاریابی) "Marketing Mix" که به آن 4P یا 8P گفته می‌شود
  7. تهیه، اجرا و کنترل برنامه‌های بازاریابی
  8. افزایش آگاهی برند و بالا بردن سطح شناخت برند و تقویت برند
  9. هدف‌گذاری بازارهای هدف برای فروش بالاتر محصولات
  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

بازاریابى اجتماعى به کاربرد اصول ، مفاهیم و ابزار بازاریابى براى حل مشکلات تحولات اجتماعى اشاره دارد . برنامه هاى بازاریابى اجتماعى به منظور تأثیر بر رفتار افراد براى توسعه ى رفاه خود و جامعه شان طراحى شده اند . بازاریابى اجتماعى با مسائل بازاریابى کلان درگیر است ، اما در کل یک دیدگاه بازاریابى خرد را در پیش مى گیرد ؛ که بدین جهت برنامه هاى بازاریابى اجتماعى معمولاً توسط سازمان هاى جدا برنامه ریزى و اجرا مى شوند که بر مورد خاصى تمرکز دارند . کمپین هاى بازاریابى اجتماعى فراتر از تبلیغات در رسانه هاى چاپى ، رادیو و تلویزیون هستند . آن ها ممکن است شامل ابزار هاى وسیع ترى مانند اسپانسرینگ یا بازاریابى آنلاین باشند . کمپین هاى سلامتى عمومى براى کاهش مصرف سیگار ، نوشیدن الکل ، مصرف مواد مخدر ، پرخورى و رابطه جنسى پرخطر هدف گذارى کرده اند . کمپین هاى محیط زیستى گفتگو و حمایت از صحراها و بیابان ها ، هواى پاک و بهره ورى انرژى را ترویج مى کنند . در حالى که سایرین مواردى همجون برنامه ریزى خانواده ، حقوق انسانى ، فساد و جنسیت را همچون برابرى نژادى پیگیرى مى نمایند . کمپین هاى بازاریابى اجتماعى معمولاً توسط سازمان هاى دولتى و غیردولتى اداره مى شوند . هر چند سازمان هاى شرکتى هم ممکن است در کمپین هاى بازاریابى اجتماعى فعالیت کنند . [۱۵][۱۶] فارغ از اینکه شما وب سایت دارید یا خیر، هر سوشال (یا همان شبکه اجتماعی) می‌تواند برای شما مبین یک بازار کامل در عرصه اینترنت باشد. امروزه تعداد بازاریاب‌هایی که بدون سایت تنها از طریق شبکه‌های اجتماعی به شکل مستقیم اقدام به توسعه بازار خود می‌نمایند بسیار زیاد هستند. این فضاها به صورت رایگان در اختیار استفاده‌کنندگان از اینترنت قرار گرفته‌است. وبلاگ‌هایکی از انواع این فضاها در کنار سوشال‌ها هستند که همگان در آن می‌توانند به صورت رایگان اقدام به ساخت صفحات شخصی نموده و از فضای آن‌ها برای نشر اطلاعات محصولات خود استفاده نمایند.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

در این شماره چیزهایی درباره رفتار افراد با گروه‌های خونی متفاوت در محل کار خواهید خواند.

گروه خونی O

افراد دارای گروه خونی O رقابت‌جو و فردگرا هستند و همین موضوع باعث می‌شود آنها با ساختار محیط‌های کاری کاملا راحت هماهنگ شوند.

با انگیزه‌های پول‌درآور

این افراد باانگیزه و هدف‌گرا هستند و مسیرشان برای خودشان کاملا روشن است. آنها معمولا به رده‌های بالا در شغل‌شان خواهند رسید. جالب است بدانید ملکه الیزابت دوم هم این گروه خونی را داشته است. این نکته را هم درباره آنها باید بدانید که برخلاف گروه‌های خونی دیگر این افراد نمی‌توانند خودشان از پیشرفت خودشان خشنود باشند. آنها برای خوشحال بودن به‌شدت به تایید دیگران، تحسین اجتماعی و ترقی مقام نیاز دارند، برای همین است که معمولا مایل هستند خودشان را به رخ دیگران بکشند.

افراد دارای گروه خونی O بیشتر از همه در زمینه‌های فروش و راهبری مناسب هستند. در تحقیقی که در دو موسسه فروش اتومبیل انجام شده به این نتیجه رسیده‌اند که بهترین فروشندگان گروه خونی O دارند. این افراد سخنرانان خوب و بسیار خوش‌بیان هستند. یک ویژگی مهم افراد دارای گروه خونی O این است که می‌توانند اهداف حرفه‌ای شغل‌شان را با رؤیاها و مقاصد فردی خودشان ادغام کنند و از کارشان لذت ببرند. اگر دیدید این اشخاص مخصوصا در اوایل کار دائم شغل عوض می‌کنند نباید نگران باشید. آنها به‌زودی شغل مناسب خود را پیدا خواهند کرد. در واقع آنها ممکن است دیرتر به شغل  مورد علاقه خود دست پیدا کنند اما وقتی شغل مورد نظرشان را پیدا کردند چندین سال در آن دوام می‌آورند. افراد دارای گروه خونی O حس ششم خوبی برای مال‌اندوزی دارند و به نظر می‌رسد پول درآوردن در خون آنهاست، بنابراین هر شغلی که سرمایه‌گذاری یا شم مالی داشته باشد برای آنها مناسب است. آنها می‌توانند فرصت خوب را برای سود مالی پیدا کنند. همچنین می‌توانند بفهمند چگونه نقشه‌شان را اجرا کنند که به نتیجه برسد. تحقیقات نشان داده بیشتر افرادی که در بورس موفق بوده‌اند گروه خونی O دارند.

گروه خونی A

افراد دارای گروه خونی A سخنرانان بسیار بد و کسل‌کننده‌ای هستند. آنها محسنات زیادی دارند که سخنرانی جزء آنها نیست.

یا پلیس یا آتش‌نشان

بهترین شغل برای‌ افرادی با این گروه خونی شغلی است که بتوانند در آن از توانایی‌شان در تمرکز بر جزئیات استفاده کنند. آنها خیلی کم اشتباه می‌کنند و به ندرت پیش می‌آید دقت و تمرکزشان را از دست بدهند. همچنین می‌توانند حسابدار، نویسنده، تدوینگر یا کتابدار خوبی باشند. این افراد تخیل قوی‌ای دارند که معمولا آنها را وادار می‌کند خیالبافی کنند. این تخیل به آنها در موارد گوناگون کمک می‌کند اما اگر قرار باشد تمرکزشان به هم بخورد تنها می‌تواند به‌خاطر داشتن این تخیل قوی باشد. این افراد روی صحنه و مقابل دوربین هم خوب هستند و در نمایشنامه نویسی استعداد دارند. اما یادتان باشد هیچ‌وقت آنها را مجری یا سخنران نکنید. آنها نمی‌توانند دستور بدهند. اگر در موضع مدیریت قرار بگیرند همه را کلافه می‌کنند. اما به دلیل جزئی‌نگری و مسئولیت‌پذیری به‌راحتی می‌توانند درکنار یک مدیرعامل قرار بگیرند و تمام کارهای او را مدیریت کنند. آنها بسیار سختگیر هستند، می‌توانند منشی‌هایی عالی باشند و در کنار افرادی که گروه‌خونیAB  و  B دارند و بلندپرواز هستند به‌خوبی عمل کنند. در مواجهه با این افراد اصلا لازم نیست نگران کم‌کاری‌شان باشید. آنها آنقدر مسئولیت‌پذیر هستند که بتوانند به تنهایی و بدون نیاز به تذکر کسی کارشان را انجام دهند.

تحقیقات نشان داده علاوه بر منشی‌ها و حسابدارها و شغل‌های دیگر گفته شده، بهترین پلیس‌ها، آتش‌نشان‌ها و مسئولان تحقیق گروه خونی A دارند. به نظر می‌رسد آنها ساخته‌ شده‌اند تا به این جهان بی‌نظم کمی نظم اهدا کنند. اگر خودتان این گروه خونی را دارید بهتر است به دنبال کارهایی بروید که نیاز به تمرکز داشته باشد. شما در آنها عالی خواهید بود و بهتر است شغل‌های مدیریتی را کنار بگذارید. اگر به دنبال استخدام یک منشی یا حسابدار خوب هستید می‌توانید از این افراد کمک بگیرید.

گروه خونی B

افراد دارای گروه خونی B معمولا بااستعدادترین هنرمندها هستند و در کارهای هنری از بقیه کارها موفق‌ترند. آنها استعداد هنر را از کودکی با خود همراه دارند. البته معمولا در ریاضی، علوم و درس‌های دیگر به خوبی آنچه در هنر هستند، نیستند.

هنرمند و فراموشکار

آنها همیشه به دنبال هیجان هستند و هرگز در زندگی برنامه‌ریزی نمی‌کنند. این را می‌توانید در لباس پوشیدن آنها هم ببینید. آنها چیزهایی را با هم هماهنگ می‌کنند و می‌پوشند که تصورش برای افراد عادی بسیار مشکل است. این افراد با اعتماد به نفس بالایی که دارند می‌توانند همین مدل لباس پوشیدن را همه‌گیر کنند.

افرادB اصلا با چارچوب‌ها راحت نیستند. به هیچ‌عنوان نمی‌توانید از آنها توقع قانونمداری به شکل معمولش را داشته باشید. به‌راحتی قرارهای ملاقات‌شان را فراموش می‌کنند، پس اگر با آنها کار می‌کنید باید این ویژگی را در آنها بپذیرید و از آن دلگیر نشوید. آنها از وراجی و چاپلوسی متنفرند پس به هیچ‌عنوان تملق آنها را نگویید. خودشان هم متملق نیستند. همیشه بی‌پرده و رک حرف می‌زنند و این ویژگی آنها در محل کار معمولا برای‌شان مشکل درست می‌کند. آنها نمی‌توانند احساسات خود را پنهان کنند و آدم‌هایی بسیار حساس هستند. به هیچ‌عنوان نمی‌توان از آنها انتظار پیروی کورکورانه داشت. باید دلیل کار را برای آنها توضیح بدهید و آنها را مجاب کنید، در غیر این صورت نمی‌توانید آنها را به انجام کاری که می‌خواهید مجبور کنید.

این افراد معمولا ولخرج هستند. ناتوانی در کنترل اوضاع مالی از ویژگی‌های آنهاست، پس بهتر است سراغ شغل‌هایی مثل حسابداری که به دقت نیاز دارد، نروند. این افراد یک‌دنده هستند. معمولا نظر دیگران برای‌شان مهم نیست و آن را به حساب نمی‌آورند. آنها سخت می‌توانند بقیه را هدایت کنند و مجبورکردن آنها به انجام کاری که دوست ندارند بسیار دشوار است. آنها بهتر است به‌طور مستقل و برای خودشان کار کنند تا شریکی و برای دیگران. آنها به سختی می‌توانند فرمان بدهند یا فرمان ببرند.

گروه خونی AB

آنها همیشه درباره‌ کاری که انجام می‌دهند تردید دارند، هیچ‌وقت از کار خود راضی نیستند حتی اگر به بالاترین موفقیت‌ها برسند.

بهترین پرستار‌ها و معلمان

افراد با گروه خونی AB آنها نمی‌توانند کاری را انجام دهند که در آن لازم باشد خودشان تصمیم اصلی را بگیرند چون تردید تصمیم‌گیری آنها را به شدت آزار خواهد داد. آنها همیشه خود را در انتخاب‌ها آزار می‌دهند و فکر می‌کنند هیچ‌وقت به چیزی که می‌خواهند، نخواهند رسید. آنها بهتر است بیشتر از هر چیزی به میل درونی خود نگاه کنند و کاری را قبول کنند که با انجام دادن آن لذت می‌برند. بهتر است این نکته را بیشتر از بقیه نکات کار مدنظر قرار دهند.

این افراد می‌توانند رهبران تیمی عالی باشند به شرطی که اهداف از قبل برای آنها تعریف شده باشد. اگر تصمیم‌گیری را از عهده‌ آنها خارج کنید آنها بسیار عالی ظاهر خواهند شد. این افراد هم از انتقاد بیزارند و این کار آنها را دچار نگرانی و اضطراب می‌کند. صداقت با این اشخاص اصلا درست نیست. آنها دوست دارند مورد تمجید قرار بگیرند. البته به دروغ تظاهر به چاپلوسی نکنید چون آنها آنقدر باهوش هستند که بتوانند به‌راحتی دروغ را از رفتار عادی تمیز دهند. اگر در محل کار با افراد دارای گروه خونی AB درگیر شدید، سعی کنید قبل از هر کاری آنها را قانع کنید. یادتان باشد که آنها بسیار زیرک هستند و به‌راحتی می‌توانند استدلال شما را مخدوش کنند. بهتر است با آنها طوری رفتار کنید که احساس کنند در محل کار مفید هستند. این به آنها انگیزه می‌دهد و تردیدهای‌شان را کم می‌کند. اگر مجبور شدید از آنها انتقاد کنید بهتر است منطقی این کار را انجام دهید و آنها را قانع کنید.

بهترین گروه‌های کاری حول این افراد شکل می‌گیرد. آنها اگر شغل‌شان را دوست داشته ‌باشند مدت‌ها و به‌راحتی آن را انجام می‌دهند. آنها توانایی بسیار خوبی در انجام کارهای پرتنش و مهم دارند. در شغل‌هایی که ارتباط با دیگران را می‌طلبد مثل مددکاری، پرستاری و معلمی بسیار خوب هستند. مکمل ایده‌آل برای افراد دارای این گروه خونی افراد دارای گروه خونی B است.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

در مورد اهمیت برنامه ریزی برای مذاکره بسیار گفته‌اند و گفته‌ایم.

جملات کلیدی و کلیشه ای در مورد برنامه ریزی و نقش آن در زندگی نیز، بسیارند.

بنابراین در اینجا، بدون مقدمه چینی در مورد برنامه ریزی در مذاکره مستقیماً به سراغ یک چک لیست برای برنامه ریزی گام به گام می‌رویم.

بدیهی است ممکن است در یک مذاکره ساده، تنها بعضی از موارد زیر برای برنامه ریزی لازم باشند و در یک مذاکره پیچیده، بخش بیشتری از چک لیست برنامه ریزی مذاکره مورد استفاده قرار گیرد.

آنچه در اینجا به عنوان چک لیست برنامه ریزی برای مذاکره می‌بینید، با فرض پیچیده‌ترین شکل مذاکره تنظیم شده است.

دو روش برای استفاده از چک لیست مذاکره

در صورتی که مذاکره‌ی مهمی در پیش دارید و در حال مرور این چک لیست هستید، قاعدتاً باید بکوشید پاسخ هر سوال را بیابید و در صورت نیاز، مطلب مربوط به هر حوزه را مطالعه کنید.

اما اگر در مسیر مطالعه‌ی درس مذاکره به این چک لیست رسیده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم روی لینک‌ها کلیک نکنید و صرفاً عنوان هر مورد را بخوانید تا تصویر شفاف‌تری از محدوده‌ی موضوعات و دغدغه‌های مورد توجه در برنامه ریزی مذاکره در ذهن شما شکل بگیرد.


  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

چرا موضوع مبادله اینقدر نقش کلیدی در ادبیات بازاریابی یافته است؟

اکثر فعالان کسب وکار این گزاره را بسیار شنیده اند که  «مبادله هسته مرکزی بازاریابی» است، یا اینکه گفته اند«رقابتِ ناشی از مبادله تأثیرگذارترین پدیده دست ساز بشر است». با چنین دیدگاهی طبیعی است که هر کتاب بازاریابی را باز کنید در فصول اولیه با تعاریفی از مبادله یا Exchange مواجه خواهید شد، برای مثال مبادله دریافت چیزی مطلوب از فرد دیگر، در مقابل ارائه مابه ازاء به او. اما چنانچه بخواهیم ریشه ای تر به مسئله پاسخ دهیم، باید نخست توجه کنیم که:

1-انسان در تأمین نیازهای بی پایانش به تنهایی موفق نیست. انجام مبادله به عنوان یک قرارداد اجتماعی و امر بدیهی به طور خواسته یا ناخواسته او را در این امر مهم و محوری زندگی کارآمد می کند.

-2 رفع نیازهای انسان از طریق «خودوابستگی یا خودتولیدی»، «تکدی گری یا گدایی»،  «توسل به زور یا سرقت» و در نهایت  «مبادله» صورت می پذیرد. آشکار است توافق تاریخی بیشتری روی مبادله وجود دارد. هرچند هنوز هم افراد معدودی بنا به دلایل مختلف سایر روش ها را امتحان می کنند، اما می توان اذعان کرد که به صرفه ترین و شهروندانه ترین روشی که انسان ها برای رفع نیازهای خود بر آن قناعت کرده اند، مبادله است.

3-مبادله باعث می شود با صرف کمترین انرژی، نیازهای بیشتری از انسان ها با کیفیت بهتری پاسخ داده شوند، از این جهت به خودی خود کیفیت زندگی، امکانات مصرفی و رفاه انسان را در طول تاریخ ارتقا داده است.

4-در صورتی که انسان ها پدیده قراردادی مبادله را به وجود نمی آوردند بسیاری استعدادهای بشری فرصت بروز پیدا کردن یا ارزش هویدا شدن پیدا نمی کردند و تفاوت بین انسان ها و حیوانات کمتر از این بود، شهروندی تا به اینجا رشد نمی کرد و مناسبات انسانی شکل بدوی تری داشت. در واقع اگر امکان و انگیزه تبادل ارزش فراهم نباشد هیچ خلق ارزشی صورت نخواهد پذیرفت و تصور دنیای بدون خلق ارزش و محصول بسیار ناامیدکننده است.

5- مبادله دارای مزایای فراوانی است ازجمله با انتخاب مبادله انسان ها نیازی به آسیب رساندن، غارت کردن یا اعانت گرفتن از دیگران ندارند، اجباری به داشتن همه مهارت های تولید همه مایحتاج خود نخواهند داشت و نیروی خود را معطوف تهیه و تولید کالاهایی می کنند که از عهده آن به خوبی برآیند.

با این پیش فرض ها چه استنباطی از اهمیت مبادله در بازاریابی می شود؟

با توجه به آنچه به طور گلاسوری در مقدمه ذکر شد به دو نکته مهم باید توجه کرد:

نکته اول اینکه فعل مبادله کردن جدای از اینکه چقدر غریزی است یا تا چه حد توسط بشر تکامل پیدا کرده و تأثیراتی که در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها گذاشته، غیرقابل انکار است. تأثیر مبادله روی کیفیت زندگی انسان مانند تأثیر نفس کشیدن در زنده ماندن است. بدیهی بودن این تأثیر و پیامدهای نهان و آشکار مبادله، همزمان که اهمیت موضوع مبادله را نشان می دهد، در عین حال باعث شده است در علم بازاریابی به این موضوع توجه ویژه شود چراکه هم مبادله و هم علم بازاریابی مبتنی بر ارتباطات شکل گرفته اند.

نکته دوم اینکه چیزی که به طور واقعی در مبادلات یا تبادلات انسانی عرضه می شود ارزش هایی است که برای خود یا سایرین خلق می کنیم. در واقع خلق ارزش مهم ترین کلیدواژه ای است که مبادله را توجیه می کند. نکته مهم این است که در بسیاری مواقع دو ایده یا محصول نزد طرفین مبادله دارای ارزش نابرابر احساس می شوند و این نقطه، نقطه ای است که انگیزه مبادله را به طرفین می دهد، به عبارتی خود فعل مبادله از این جهت که طرفین را در سطح بالاتری از ارزش اکتسابی یا ادراک شده قرار می دهد، ارزش افزاست و این ویژگی بسیار مورد توجه بازاریابان است.

بی شک در صورتی که مبادله وجود نداشت نه تنها بازاریابی بلکه هیچ کسب وکاری معنا نداشت و انسان ها به روش های جایگزین مانند خودتولیدی، دزدی، زورگیری و… برای رفع نیازها و حوائج خود روی می آوردند که عواقب بسیار بدی برای آنان ایجاد می کرد.

چه تفاوتی بین مبادله و معامله در بازاریابی هست؟

مبادله و معامله از  «بدل و عمل» یا بهتر است بگوییم از  «تبادل و تعامل» مشتق شده اند. برای تبیین معنا و مفهوم هر دو اصطلاح لازم است نگاهی به تفاوت های آنها داشت:

  • مبادله ذات رد و بدل کردن یا بده بستان کردن است، اما معامله نوعی تحقق یافته از مبادله در بازار است.
  • مبادله بسیاری مواقع ناخودآگاه صورت می گیرد، اما معامله با آگاهی، اختیار و رضایت طرفین معنا پیدا می کند.
  • مبادله شامل تمام بده بستان های عقلایی و احساسی است، اما معامله مبنای عقلایی تر دارد، ولو احساسی انجام شود.
  • مبادله لزوماً برای کسب سود انجام نمی شود، اما در معامله منفعت یا ارزش کسب شده برای طرفین اولویت دارد.
  • مبادله دارای واحد سنجش نیست، اما معامله مبتنی بر یک سنجه مشخص  (مانند ارزش پولی) صورت می گیرد.
  • مبادله لزوماً در بازار انجام نمی گیرد اما تحقق هر معامله ای نشان از وجود یک بازار  (حتی اگر مکان بازار نباشد) دارد.
  • مبادله مفهوم گسترده تری است؛ هر معامله ای یک مبادله است، اما هر مبادله ای یک معامله به شمار نمی رود.

با توجه به آنچه گفته شد، مرکزیت یا هسته مرکزی بازاریابی بر امر مبادله استوار است.

چرا مرکزیت بازاریابی بر مبادله است تا معامله؟

واقعیت این است که با فزونی رقابت و رونق معامله یا Transaction بود که علم بازاریابی ضرورت پیدا کرد، اما بعداً مبادله به عنوان پایه و اساس بازاریابی مطرح شد. این موضوع ناشی از این تغییر پارادایمیک در تفکر بازاریابی بود که روش ها و راه حل های بازاریابی تنها مختص شرکت های انتفاعی نیست و تمامی سازمان ها، نهادها، مؤسسات غیرانتفاعی نیز می توانند از بازاریابی برای توسعه خدمات عمومی خود استفاده کنند.

به عبارتی بسیاری از مبادلات در کسب وکار جنبه معامله ندارند، اما اهمیت زیادی دارند که از نظر تئوری پردازان بازاریابی دور نیستند. لذا متمرکز دانستن دامنه بازاریابی به معامله، به معنای محدود کردن معنا و کارکرد بازاریابی بود، درنتیجه برای تمام مبادلات انسانی و اجتماعی قابلیت بازاریابی تعریف شد. تفکر مبادله به عنوان یک فعل گسترده تر از معامله، معانی جدید و جذابی از کارکردهای بازاریابی را به دست داده است. برای مثال کاربردهای بازاریابی در حوزه اداره عمومی، در فعالیت های مدنی، در امور مذهبی و… از نمونه کاربردهای مبادله- محور و نه لزوماً معامله ای به شمار می آیند.

چه نیازهایی از طریق مبادله و چه نیازهایی از طریق معامله برطرف می شوند؟

پاسخ تفکیک شده ای وجود ندارد. برای مثال انسان نیاز به شادی دارد، این نیاز می تواند در مناسبات خانوادگی و توسط مبادلات انسانی برای فرد پاسخ داده شود  (مبادله) یا اینکه فرد با پرداخت وجوهی از خدمات گردشگری بهره مند شود  (مبادله و معامله). یا مثلاً شما می توانید برای رونق کسب وکارتان از دوست خود مشورت بگیرید  (مبادله) یا اینکه در ازای پرداخت مابه ازای آن از خدمات مشاوره کسب وکار یک شرکت خصوصی استفاده کنید  (مبادله و معامله). بنابراین اگر فرصت اینکه نیازها و حوائج تان در قالب مبادله رفع و رجوع شود را پیدا کنید باید راضی باشید!

کدام نیازهای انسان بیشتر اهمیت دارند؟

براساس الگوهای شناخت نیاز، نیازهای غریزی، فیزیولوژیکی و امنیتی معمولاً پرقدرت تر هستند  (که معمولاً در حیوانات هم وجود دارند)، اما اگر این نیازها مرتفع شوند، نیازهای انسانی تر ازجمله پذیرش اجتماعی، شکوفایی و تعالی و… جذابیت و انگیزه بیشتری برای برطرف شدن پیدا خواهند کرد، به عبارتی در حالت عادی  (و نه تمامی حالت ها) انسان اولویت را به نیازهای سلسله مراتب پایین تر اختصاص می دهد.

انسان نیازهای بی شماری دارد و توان او در برآورده ساختن آنها محدود است، لذا مجبور است برخی نیازها را اولویت دهد، برخی را در اولویت های بعدی بگذارد و یک سری نیازها را سرکوب کند. این فرآیند در اغلب مواقع به صورت غریزی یا ناخودآگاه رخ می دهد. روش های برطرف کردن نیاز در جوامع و زمان های مختلف، متفاوت بوده است، به گونه ای که برای یک نیاز واحد  (رفع تشنگی) ممکن است چند روش رفع نیاز  (آب، آبمیوه، چای و…) وجود داشته باشد.

این روش ها در بازاریابی به  «خواسته» مصطلح هستند. چنانچه خواسته های فرد با تمکن مالی، انرژی و انگیزه شخصی و حمایت اجتماعی همراه باشد به تقاضا تبدیل خواهند شد. در مطالعات بازاریابی تبدیل خواسته به تقاضا اهمیت زیادی دارد، اصطلاح Delay of Gratification اشاره به میزان یا آستانه تحمل یا صبر یک فرد برای برآورده شدن خواسته هایش دارد که هر چقدر کمتر باشد بازاریابان راضی تر خواهند بود!

نکته پایانی اینکه چه توصیه ای در رابطه با مبادله و بازاریابی دارید؟

تمایل دارم برگرفته این گفت وگو، یک ایده اخلاقی داشته باشم و آن این است که امیدوارم دنیایی داشته باشیم که مبادلات انسانی شکل معامله به خود نگیرند و در کسب و کار خود نیز فراتر از معامله با مشتریان به دنبال مبادلات انسانی، اخلاقی و ارزش افزا باشیم که همانا این موضوع با روح انسانی و آنچه کاتلر و همکارانش در بازاریابی نسخه سوم اشاره می کنند بسیار هم راستاست.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

تاریخچه تبلیغات محیطی

پیشینه تبلیغات محیطی Outdoor advertising به تمدن های نخستین روی زمین بر میگردد. کشف سنگ نگاره هایی از مصر باستان بصورت چهاروجهی با نوک هرمی شکل که از آنها برای ترویج مذهب مصریان باستان مورد استفاده قرار می گرفته است از قدیمی ترین نوع تبلیغات محیطی به شمار می رود. این اسناد نشان دهنده آن است که بشر از زمان قدیم در پی اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ و المان های خاص برای تاثیر گذاری در ذهن سایر افراد جامعه خود تلاش داشته است. شاید یکی دیگر از نمونه های بارز تبلیغات محیطی در زمان قدیم را بتوان در جنگ هایی که بین قبایل بوجود می آمد پیدا کرد جایی که گروهی از افرادی که در جنگ شرکت می کردند پرچم هایی بزرگ و قابل دید را با خود حمل می کردند. به همراه داشتن این پرچم ها برای افراد نوعی اطلاع رسانی بود.

تبلیغات محیطی در قرن بیست و یکم : با پیشرفت بشر در قرن بیست  و یکم شاهد ورود ابزارهای جدید در حوزه رسانه محیطی هستیم که در برخی موارد چاشنی خلاقیت رنگ و بوی تازه ای به آن می بخشد. تلویزیون های بزرگ تبلیغاتی که یکی از دست آوردهای بشر در پی اختراع تکنولوژی ” ال ای دی ” می باشد حاصل خلاقیت انسان در قرن بیست و یکم می باشد.

مزایای تبلیغات محیطی چیست ؟

  • برند خود را معرفی کنید.
  • فروش خود را افزایش دهید.
  • کالا و خدمات خود را معرفی کنید.
  • تبلیغات محیطی موجب افزایش آگاهی مردم نسبت به ورود یک محصول به بازار می شود.
  • با تبلیغات محیطی هدفمند در مراکز تصمیم گیری مشتریان را ترغیب می کنید تا از محصولات و خدمات شما استفاده کنند.

معایب تبلیغات محیطی چیست ؟

  • اگر در این حوزه تبلیغات محیطی می خواهید وارد شوید می بایست زیر ساخت های مناسب و کافی را داشته باشید. رسانه محیطی بقدری قدرتمند است که می تواند کسب و کار شما را متحول کند و عکس آن اگر زیر ساخت های مناسب و کافی را نداشته باشید م یتواند تبدیل به یک ضد تبلیغ شود. بطول مثال شما محصولی را تبلیغ می کنید که توان تولید آن را بصورت گسترده ندارید. این فرصت برای کسب و کار شما به یک ضد تبلیغ تبدیل خواهد شد.
  • شاید بالا بودن قیمت های ابزارهای رسانه محیطی یکی از معایب این حوزه باشد و هر شرکتی نمی تواند از این ابزارها بهره مند شود.
  • وجود محدودیت در اجرای طرح های تبلیغاتی یکی دیگر از معایب تبلیغات محیطی می باشد.
  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

تبلیغات محیطی را بی شک قدیمی ترین روش تبلیغاتی باید دانست. تبلیغات محیطی به عناصر فیزیکی قابل اجرا برای تبلیغات که در تیررس ببنندگان است اطلاق می شود. تابلوهای تبلیغاتی، بیلبوردها، فضاهای تبلیغاتی داخل مترو، بدنه اتوبوس ها و … گونه های مختلفی از تبلیغات محیطی بشمار می روند. یکی از مزیت های فوق العاده تبلیغات محیطی که باعث برتری آن با سایر رسانه های تبلیغاتی دیگر گردیده این است که مخاطب ناگزیر به دیدن تبلیغات محیطی بوده و چون نمی تواند چشم خود را از رنگ ها و طرح های اطراف خود بپوشاند. در تعریف محتوایی این رسانه میتوان اینگونه گفت : رسانه تبلیغات محیطی آگاهی و اطلاعات مخاطبان را نسبت به ورود یک محصول جدید به بازار یا ارائه یک خدمت جدید از سوی صاحبان خدمات برای مخاطبان آنان فراهم می آورد

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

چهار فاکتور تولیدی که شکل دهنده ی انتظارات مشتریان است

یک تولید پایه و عمومی

یک محصول مورد نظر

یک تولید أفزون

تولید بالقوه


  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

أصول کلی اهداف

اصول کلی حمله

أصول کلی تمرکز

أصول کلی اقتصاد

أصول انعطاف پذیری

أصول کلی غافل گیری

أصول. کلی در حرکت انی


  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

فروش

در تجارت رقابت از همیشه بیشتر است و هر هفته و هر ماه هم شدید تر میشود.مشتریان امروز نسبت به فروش جدیتر از قبل هستند و به کیفیت و خدمات ارزش و توجه بیشتری نشان می دهند. از انجایی که گزینشی تر عمل میکنند به سرعت هم تصمیم نمیگیرند انها بی صبرندو همه چیز را بی صبر می خواهند.


  • حسین هاشمی مهر