شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

شیراز بازاریاب

لیسانس مدیریت بازرگانی

  • ۰
  • ۰

اصول تبلیغاتی دکتر گوبلز

 مبلغان باید از وقایع و افکار عمومی آگاهی داشته باشند

گوبلز اعتقاد داشت که طرح های تبلیغاتی را فقط با مراجعه دائمی به اطلاعات موجود در جامعه می توان اجرا کرد، زیرا که در غیر این صورت تبلیغات با حوادث و افکار مردم منطبق نخواهد بود.گوبلز غالبا به سخنان مادرش گوش می داد و معتقد بود که که « آشنایی مادرم با احساسات و عواطف مردم بیش از دانشمندانی است که در برج های عاجگون تحقیقات علمی می نشینند. در سخنان مادرم همیشه صدای مردم را به گوش خود می شنوم که در باره اوضاع و احوال اجتماع سخن می گویند»

 طرح های تبلیغاتی را باید رهبران مقتدر به مرحله اجرا درآورند

این اصل در تئوری نازی ها از نظر تمرکز قوا و نزد گوبلز به خاطر جاه طلبی اش مورد قبول بود و البته جواب نیز داده بود چرا که آلمان ها همیشه نسبت به هدف های تبلیغاتی که بوسیله رهبری مقتدر و مشهور طرح می شد، توافق و همکاری از خود نشان می دادند. گوبلز پیوسته نتایج مهمی را که از نطق هیتلر – خصوصا به هنگام بحران ها واغتشاش ها- حاصل می شد، به طور دقیق پیش بینی می کرد و عقیده داشت که نطق های هیتلر مورد توجه آلمان ها قرار خواهد گرفت و دشمنان را نیز کاملا متحیر خواهد کرد

از همین رو گوبلز بر این عقیده بود که مبلغ مقتدر باید سه وظیفه را به عهده بگیرد:

الف) مبلغ باید همه دستورهای تبلیغاتی را به مرحله اجرا در آورد

ب) مبلغ باید دستورهای تبلیغاتی را برای ماموران عالی رتبه روشن سازد و روحیه آنها را تقویت کند.

 ج) مبلغ باید بر فعالیت های سازمان های دیگری که از نظر تبلیغاتی حائز اهمیت می باشند پیوسته نظارت داشته باشد.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

جذب مشتری

جذب مشتری یک نبرد دشوار است

برای این که فردی را قانع کنیم محصول یا خدمات ما را خریداری کند، راه سختی پیش رو داریم. آن‌ها ابتدا باید فلسفه و هدف شرکت ما را درک و به آن اعتماد کنند. در درجه‌ی بعدی باید محصول را به‌خوبی به آن‌ها معرفی و برای آن تبلیغ کنیم. پس از این مراحل، تنها پنج تا ۲۰ درصد احتمال دارد که مشتری جدید به خریدار ما تبدیل شود. همه‌ی مراحل گفته‌شده نیازمند هزینه هستند و در صورت جواب نگرفتن، خسارت زیادی به ما تحمیل خواهند کرد.

اما فروش به مشتریان قبلی و خریداران وفادار، به‌مراتب آسان‌تر است. آن‌ها فلسفه و فرهنگ شرکت را درک کرده‌اند. طبق آمار، احتمال خرید محصول جدید توسط آن‌ها ۶۰ تا ۷۰ درصد است. در نتیجه با هزینه‌ای بسیار کمتر از جذب مشتری جدید، می‌توان محصول جدیدی برای مشتری‌های دائمی طراحی کرد و علاوه بر تمرکز بر حل مشکلات آن‌ها، گسترش شرکت را نیز پی گرفت.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

پردازش داده، ابزار مفید حفظ مشتری

استفاده از داده‌های آماری یکی از مفیدترین راه‌های حفظ مشتری است. شما با مطالعه‌ی رفتار مشتریان، نیازهای پیشین آن‌ها، دلایلشان برای خرید محصولتان و همچنین نیازهای برطرف‌نشده، می‌توانید محصولات و خدمات جدید را به‌منظور بهبود تجربه‌ی آن‌ها توسعه دهید. راه اصلی جمع‌آوری این داده‌ها، گرفتن بازخورد و نظرسنجی از مشتریان است.

با پیدا کردن نیازهای برطرف‌نشده، می‌توانید با همکاری شرکت‌هایی با اهداف مشابه، محصولاتی اشتراکی تولید کنید و مشتریان را بیش از پیش راضی نگه دارید. نکته‌ی دیگر این است که از مشتریان در مورد تجربه‌ی استفاده از محصولات بپرسید. به احتمال زیاد برخی از امکانات و قابلیت‌های محصول شما فایده‌ای برای آن‌ها نداشته و استفاده نشده‌اند. دلایل این استفاده نشدن را بپرسید و سعی کنید به‌روزسانی یا محصول جدیدی برای آن عرضه کنید.

در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که جذب مشتریان جدید نباید به‌طور کامل از چشم‌انداز بازاریابی شما حذف شوند. در واقع تلاش برای وفادار کردن مشتریان فعلی، به‌نوعی بازاریابی برای جذب مشتریان جدید نیز هست؛ چرا که مردم عادت دارند محصولات خوب و باکیفت را به هم معرفی و یکدیگر را به خرید آن‌ها تشویق کنند.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

فروشندگان خبره به خوبی می دانند که فروش محصولات در مکان های مختلف تا چه اندازه ارزشمند است. شرکت های کوچک انتخاب های بالقوه ی زیادی برای فروش دارند؛ به عبارت دیگر جستجو برای مشتریان بسیار آسان تر است. با استفاده از ده روش موثر زیر شرکت خود را به یک فروش موفق برسانید:

  1. مشتریان را ترغیب کنید که محصول گرانتر را بخرند

یک روش موثر برای فروش محصول به مشتری این است که یک محصول گرانتر را به او پیشنهاد بدهیم. با این روش، نیاز به کار اضافی برای فروش یک محصول مانند پیدا کردن یک مشتری دیگر نیست. مشتری برای خرید یک محصول خاص با شما تماس گرفته یا شخصاً به شرکت شما آمده است. به عنوان مثال، این مشتری می خواهد کالای X را به قیمت ۱۰۰ هزار تومان خریداری کند، اینجاست که فروشنده می تواند به او محصول Y را که قیمت آن ۱۴۰ هزار تومان است اما به جای محصول مورد نظر مشتری مزایای بیشتری مانند ضمانت نامه طولانی تر دارد به او پیشنهاد بدهد. این روش فروش بسیار ساده است زیرا فروش محصول را با خدمات بهتر برای مشتری ادغام می کند.

  1. محصولات را به طور مستقیم بفروش برسانید

بازاریابی به صورت فروش مستقیم می تواند هزینه های بالایی داشته باشد اما موثر است. در این روش محصولات یا خدمات خود را از طریق تبلیغات اینترنتی یا تلویزیونی به فروش برسانید. بنابراین وقتی که مشتری محصولات را مشاهده نمود با شما تماس می گیرد یا به فروشگاه اینترنتی تان سر می زند و بلافاصله خرید خود را انجام می دهد.

  1. مشتریان خود را از به روز شدن محصولات آگاه کنید

یک روش مفید برای بهبود فروش و حفظ مشتریان این است که به آن ها پیشنهاد دهیم که محصولات جدید و به روز شده را خریداری کنند. بنابراین می توانیم با احترام کامل با مشتریان کنونی تماس بگیریم و به آن ها خبر دهیم محصولات به روز شده ای در فروشگاه خود داریم. علاوه بر این می توانیم به آن ها پیشنهاد دهیم که به دلیل وفاداری آن ها و محصولات ما در صورت خرید فوری به آن ها تخفیف خواهیم داد.

  1. محصولات را به صورت پکیج بفروشید

اگر بخواهیم که محصولات را به صورت تکی و جدا جدا بفروشیم فرایند فروش بسیار زمان بر خواهد بود و حتی ممکن است بی نتیجه باشد. در نتیجه می توان به جای فروش یک محصول، چند محصول را بصورت دسته بندی شده و بسته ای بفروش رساند. به عنوان مثال، می توان یک سِت کامل از محصولات مراقبت از پوست را در یک بسته قرار داد به جای اینکه مرطوب کننده و تمیز کننده را تک تک فروخت. در صورتی که مشتری خواهان تمام بسته نبود می توان آن ها را به صورت تکی فروخت.

  1. محصولات را به صورت اینترنتی به فروش برسانید

اگر محصولات را از طریق یک سایت معتبر و امن به فروش برسانید بسیار بهتر است. علاوه بر این مشتریان ترجیح می دهند که اینترنتی خرید خود را انجام دهند زیرا راحت تر است و لزومی ندارد که شلوغی خیابان ها را نیز تحمل کنند. بنابراین یک کاتالوگ اینترنتی از محصولات شرکت فراهم کنید و در آن محصولات به علاوه‌ی قیمت هر محصول در کنار آن را به خوبی توصیف کنید. برخی از شرکت ها برای خریدهای اینترنتی تخفیفاتی نیز لحاظ می کنند.

  1. محصولات خود را با استفاده از کاتالوگ به فروش برسانید

بسیاری از مردم ترجیح می دهند که با دیدن کاتالوگ، کالای مورد نظر خود را خرید نمایند. شما باید کاتالوگ محصولات متداول خود را برای مشتریان ارسال نمایید. در این کاتالوگ سعی نمایید که محصولات را بر اساس دپارتمان طبقه بندی کنید یا اینکه محصولات مربوط به فصل فعلی فروش را در صفحه ی اول کاتالوگ قرار دهید تا نظر مشتریان را بیشتر جلب نماید.

  1. با برگزاری نمایشگاه ها و نمایش محصولات، فروش را انجام دهید

اگر دوست دارید که مردم را ملاقات کنید و به صورت حضوری کیفیت محصولات خود را به آن ها نشان دهید، برگزاری نمایشگاه و نمایش محصولات بهترین انتخاب می باشد. فقط لازم است که برنامه ریزی مناسب داشته باشید و هزینه ی فضای مورد نیاز نمایش محصول را تقبل کنید. بنابراین باید زمانی را برای دعوت افراد و پاسخگویی به آن ها اختصاص دهید. این روش معمولاً فصلی است بنابراین ممکن است فروش به این شیوه تا حدی محدود باشد.

  1. با نمایش محصولات خود در فروشگاه، فروش را انجام دهید

شرکت های کوچک که داری فروشگاه هستند برای فروش کالاهای خود باید از نمایش محصولات در فروشگاه استفاده کنند. بسیاری از سازندگان از بسته هایی که جنبه ی پوستر، استند و بنرهای رنگارنگ دارد استفاده می کنند. قفسه های جذاب را در فروشگاه به گونه ای چیدمان کنید که محصولات به خوبی در دید مشتری باشد. فراموش نکنید که فروشگاهی مرتب و منظم را برای خرید مشتریان فراهم کنید.

  1. با استفاده از مهمانی های خانگی محصولات را به فروش برسانید

برخی از صاحبان مشاغل کوچک با استفاده از مهمانی های خانگی فروش خود را انجام می دهد. در این روش صاحبان شرکت نمونه هایی از محصولات خود را به افراد می دهند و سفارشات را دریافت می کنند. مهمانی های خانگی شبکه ای از مشتریان را که خواهان خرید در یک فضای آرام هستند، فراهم می نماید.

  1. از رویدادها برای فروش محصولات استفاده کنید

رویدادهای سالانه، فصلی و ماهانه می تواند سطحی از هیجان را در مشتریان به وجود آورد و آن ها را تشویق به خرید نماید. با برگزاری رویدادهایی مانند مراسم روز افتتاحیه، خیریه یا تعطیلات، فروش را انجام دهید. نمایش مد در فروشگاه نیز می تواند روش خوبی برای فروش محصولات باشد.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰


بازار هدف شما شامل افراد و کسب و کارهایی می شود که به احتمال زیاد آنچه که شما می فروشید را، می خرند. در این بخش نحوه شناسایی بازار هدف توضیح داده شده است، بنابراین می توانید تلاش های بازاریابی خود را به آنها اختصاص دهید.

  • چگونه بازار هدف خود را بشناسیم؟

شناسایی بازار هدف هنگام راه اندازی یک کسب و کار و یا ارائه محصولات و خدمات جدید، از مهم ترین مراحلی است که به آن نیاز پیدا خواهید کرد. وقتی شما بر شناسایی مشتریان هدف تان، مدیریت درستی داشته باشید نه تنها بهترین محصول متناسب با نیاز آن ها را تولید خواهید کرد بلکه می توانید استراتژی تبلیغات و ترفیعات بهتری برای علاقه مند نمودن و جذب آن ها برای خرید، داشته باشید. اما چگونه می توانید بازار هدف خود را شناسایی کنید؟ در اینجا شش معیار مهم ارائه شده است، که به شما کمک می کند بر روی افرادی که به احتمال زیاد محصول شما را خریداری خواهند کرد، تمرکز کنید.

معیاراول  شناسایی بازار هدف : با یک مشکل شروع کنید

یک راه خوب برای تعیین بازار هدف و مشتریان بالقوه، شفاف سازی مشکلی است که محصول شما آن را حل خواهد کرد. برای مثال فرض کنید  یک سرویس نظافت منزل راه اندازی کرده اید، مشکلی که شما با ارائه این سرویس حل خواهید کرد نظافت منزل برای افرادی که نمی توانند و یا نمی خواهند این کار را خودشان انجام بدهند، است. خانواده های با درآمد بالا، خانواده هایی که هر دو شاغل هستند و افراد مسن تر که دیگر توانایی نظافت خانه را ندارند، این گروه ها مشتریان بالقوه ی خدمات شما را شکل می دهند.

 معیار دوم شناسایی بازار هدف : تعریف ویژگی های مشتریان

لیست کردن ویژگی های مشتریان فعلی تان یکی دیگر از گام های مهم جهت شناسایی مخاطبان هدف است. این ویژگی ­ها لزوما نباید شخصی باشند؛ و ممکن است به سبک زندگی، درآمد کسب شده، درآمد قابل تصرف، موقعیت جغرافیایی، سرگرمی ها و بسیاری چیزهای دیگر مربوط باشند.

معیار سوم شناسایی بازار هدف : بازار اصلی شما کدام است؟

بسیاری از محصولات و خدمات به نیازهای افراد مختلفی پاسخ می دهند، با این وجود مخاطبان و بازار اصلی خود را دارند. این دسته از مخاطبان، افرادی هستند که:

  • بیشترین سود را به دست می آورند.
  • بیشترین نیاز را به این محصولات – خدمات دارند.
  • توانایی پرداخت پول برای آن محصول یا خدمات را دارند.
  • بیشترین مقدار از محصولات – خدمات را به صورت منظم خریداری می کنند.

شما باید زمانی که در تلاش برای شناسایی بازار هدف خود هستید، شناسایی این مخاطبان را در اولویت قرار داده و بر آن متمرکز شوید.


معیار چهارم در شناسایی بازار هدف : مطالعه مشتریان فعلی

ارزیابی مشتریان فعلی و شناسایی ویژگی های مشترک آن ها، درک این که چرا مشتریان فعلی تان از شما خرید می کنند و همچنین ارزیابی اینکه کدام یک از آن ها مشتریان وفادارتری هستند یک راه عالی برای دانستن آن است که، چه افراد دیگری می توانند یک مشتری بالقوه برای شما باشند. اکنون شما مشخصات افرادی را که به احتمال زیاد مشتریان شما خواهند شد را می دانید. این یک نقطه شروع خوب برای شناسایی بازار هدف خواهد بود.

معیار پنجم  : بازار هدف رقبای شما چه کسانی هستند؟

پیگیری اینکه رقبا در حال انجام چه کارهایی هستند می تواند به شما جهت تعیین بازار هدف و شناسایی مخاطبان هدفتان کمک کند. شاید رقبایتان فرصتی را در بخش خاص از بازار شناسایی کرده و در حال بهره برداری از آن هستند. همواره حواستان به کمپین های بازاریابی، مجلات، وب سایت ها و رسانه های اجتماعی رقبا باشد تا اساس هدف گیری مشتریان آنها را درک کنید.

معیار ششم در شناسایی بازار هدف : چه کسی و چرا از شما خرید می کند؟

شاید این نکته کمی عجیب به نظر برسد که تنها شناخت نوع مشتریانی که به خدمات شما نیاز دارند برای فروش موفق کافی نیست. به عنوان مثال فردی مسن که به تنهایی زندگی می کند ممکن است نیاز به فردی جهت نظافت خانه خود داشته باشد اما استطاعت مالی برای پرداخت آن را نداشته باشد. مشتریان واقعی افرادی هستند که علاوه بر نیاز، توانایی پرداخت برای محصول یا خدمت را نیز داشته باشند.

نکته نهایی : به یاد داشته باشید “هر کسی” بازار هدف شما نیست. حتی اگر همه مردم و یا همه افراد در یک صنعت خاص به آنچه که شما می فروشید نیاز داشته باشند، شما قادر به ارائه محصول – خدمت به “همه”، با توجه به بودجه محدود کسب و کارهای کوچک، نخواهید بود. برای رسیدن به موفقیت از راهنمایی های بالا، برای شناسایی بازار هدف خود استفاده کنید. این معیارها به شما کمک می کند بر آن دسته از مشتریانی که به احتمال زیاد اقدام به خرید در حجم بالا می کنند، تمرکز کنید.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

انتخاب بازار هدف فروش:

نکات اصلی که در این مقاله توضیح داده می‌شود شامل موارد زیر است:

  1. چرا هدف قرار دادن همه‌ی مردم به‌عنوان بازار فروش محصولتان ایده‌ی بسیار بدی است.
  2. چرا بازاریابی انبوه می‌تواند برای محصولتان ضرر داشته باشد و بیشتر ازآنچه فکر می‌کنید برای شما هزینه‌بردار باشد.
  3. چگونه از “شاخص PVP” برای انتخاب بهترین بازار فروش استفاده کرد.
  4. چرا باید بازار محدود تمرکز کرد و ماهی بزرگی در حوض کوچک شد.
  5. نحوه در دست داشتن کنترل قیمت‌ها.
  6. چرا باید از تبلیغات لیست بلندی از محصولات  باید خودداری کنید.
  7. چگونه ذهن مخاطبان خود را پیش‌بینی کنید تا بفهمید که دقیقاً چه چیزی می‌خواهند.
  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

تقسیم بندی بازار (Market Segmentation) یکی از بحث‌های بسیار مهم در بازاریابی و فروش است که به علت اهمیتش، ما در متمم آن را در قالب سلسله درس‌های جداگانه‌ ارائه کرده‌ایم.

چون تجربه نشان داده که این نوع جدا کردن درس‌ها، باعث تمرکز بیشتر دوستان متممی بر موضوعات و یادگیری بهتر و عمیق‌تر می‌شود (ما این کار را پیش از این هم انجام داده‌ایم. به عنوان مثال، بحث حمایت اجتماعی را از دلِ درس‌های مدیریت استرس بیرون آورده‌ایم).

با این حال، برای تأکید بر اهمیت تقسیم بندی بازار و نیز ایجاد انگیزه در شما برای مطالعه‌ی دقیق‌تر این بحث، تعدادی سوال را در این‌جا فهرست کرده‌ایم.

سوال‌هایی که برای یافتن پاسخ آن‌ها، نیازمند درک مفهوم بخش بندی بازار و نیز استفاده از ابزارهای آن هستیم.


  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

ماهیت مخاطب

ماهیت مخاطب :

مخاطب ارتباطات جمعی ممکن است منفعل یا فعال باشد.

چنانچه مخاطب در فرایند ارتباط یک سویه  در نظر گرفته شود مخاطب چیزی فراتر از موضوع دریافت و یا توجه به پیام نیست و مخاطب منفعل میباشد.

چنانچه مخاطب محتوای پیام را به شیوه ای منطقی و قابل پیش بینی دریافت کند و نسبت به آن واکنش نشان دهد مخاطب فعال میباشد.

فرانک بیوکا 5 ویژگی برای شناسایی مخاطب فعال و منفعل مشخص کرده است :

1-     گزینشگری :مخاطبانی که فعال هستند دست به انتخاب میزنند و در مورد رسانه ها و محتوا آن قدرت تشخیص دارند.

2-     فایده گرایی : مخاطب فعال کاربرد های مورد انتظار برای بعد از استفاده از رسانه را در نظر دارد.

3-     هدف گرایی : مخاطب فعال همزمان با استفاده از رسانه به طور فعالانه به پردازش اطلاعات و تجارب میپردازد.

4-     مقاومت : مخاطب فعال به سادگی تحت تاثیر قرار نمیگیرد و دارای اختیار است.

5-     مشارکت: هر قدر مخاطب بیشتر در تجربه رسانه ای خود درگیر شود به همان نسبت فعال تر است.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

گیرنده پیام یا مخاطب یکی از اجزای ارتباطات، خواه ارتباطات انسانی، خواه ارتباطات جمعی است اگر مخاطبی وجود نداشته باشد معمولاً پیامی ارسال، محصولی تولید و شبکه‌ای ایجاد نمی‌شود و اصولاً رسانه‌ و یا روابط عمومی به وجود نمی‌آید. دیدگاههای مختلف ارتباطات و اطلاع‌رسانی مخاطبان را به مخاطب منفعل، فعال، کاربر و کاربر تولیدکننده محتوا، تقسیم کرده و اکنون این مخاطبان با پیشرفت و گسترش فناوری‌های ارتباطی و اطلاع‌رسانی به کاربران تحلیل‌کننده محتوا تبدیل ‌شده‌اند.

مخاطب‌شناسی یکی از علوم میان‌رشته‌ای و از شاخه‌های مهم علوم مختلفی چون روان‌شناسی مردم‌شناسی، جامعه‌شناختی و ... است. رسالت اصلی مخاطب‌شناسی به کار بستن قواعد و یافته‌های علوم مختلف یاد شده در فرآیندهایی نظیر تعلیم و تربیت، اطلاع‌رسانی، روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی ... است. از محورهای اساسی مخاطب‌شناسی بحث از «ویژگی‌های مخاطب» یا گیرندۀ پیام است. این محور، ارتباط مؤثر بین مخاطب و برنامه‌ریزان روابط عمومی یا گیرنده اطلاعات و فرد اطلاع‌رسان را سهل و آسان می‌سازد و از دشواری‌های انتقال پیام می‌کاهد.

  • حسین هاشمی مهر
  • ۰
  • ۰

تاثیر رنگ در بازاریابی: چگونه از رنگ‌ها برای برندسازی، بازاریابی و فروش استفاده می‌شود؟

روان شناسی رنگ ها یکی از جذاب ترین مفاهیم بازاریابیاست. بیشتر مکالمات امروز در مورد رنگ ها و جذبه آن، احساسات، شواهد داستان گونه و تبلیغاتی را در بر می گیرد که در مورد «رنگ و ذهن» ادعاهای فراوانی را مطرح می کنند. برای متعادل کردن این روند و راه حل درست عنصری جذاب از رفتار انسان، تحقیق معتبری در مورد تئوری رنگ و جذابیت های آن صورت گرفته که جزییات آن در پایین آورده شده است.

به گزارش بورسینس به نقل از پارک بازاریابی ایران، روان شناسی رنگ ها، تصورات درست و غلط و همچنین اهمیت رنگ ها جهت بازاریابی و برند سازی توسط کارشناسان تشریح شده که در پایین می توانید آن را مطالعه کنید.

تصورات غلط در مورد روان شناسی رنگ ها

به اعتقاد کارشناسان، اغلب نظریات روان شناسی رنگ ها در بازاریابی بدون منبع است. عواملی مانند اولویت شخصی، تجربیات، تربیت، اختلافات فرهنگی، فضا و… معمولا اثر رنگ ها را محو می کنند. بنابراین ایده هایی مثل اینکه در طیف رنگ، زرد از نظر روان شناسی شادترین رنگ محسوب می شود، اشتباه است!

اهمیت رنگ ها در برندسازی

ابتدا باید به مسئله برندسازی بپردازیم که یکی از مهم ترین مسائل، مربوط به درک رنگ ها و حوزه ای است که بسیاری از مقالات با این موضوع مشکلات شان را در آن مطرح می کنند. برای دسته بندی واکنش مصرف کننده به رنگ های مختلف تلاش های متعددی صورت پذیرفته.

به عنوان مثال:

رنگ زرد در لوگوی شرکت ها نشانه خوش بینی، وضوح و گرمی؛

رنگ نارنجی در لوگوی شرکت ها نشانه دوستی، خوشحالی و اطمینان؛

رنگ قرمز در لوگوی شرکت ها نشانه هیجان، جوانی و جسارت؛

رنگ بنفش در لوگوی شرکت ها نشانه خلاقیت، قوه تخیل و هوش؛

رنگ آبی در لوگوی شرکت ها نشانه اعتماد و قدرت؛

رنگ سبز در لوگوی شرکت ها نشانه صلح، رشد و سلامت

رنگ نقره ای در لوگوی شرکت ها نشانه تعادل، خنثی بودن و آرامش است.

البته در نظر داشته باشید که رنگ به شدت به تجربیات شخصی وابسته است تا اینکه آن را به احساسات خاص در سطح جهان معنی کنیم. باید گفت الگوهای پیام دهی گسترده تری را می توان در مفاهیم رنگی پیدا کرد. به عنوان مثال، رنگ ها نقش قابل توجهی در خرید و برند سازی دارند. محققان در تحقیقی با عنوان «اثر رنگ در بازاریابی» دریافتند که بیش از 90درصد قضاوت های شتابزده در مورد محصولات می تواند فقط به رنگ مربوط باشد (البته با توجه به ماهیت محصول).

با توجه به نقش رنگ ها در بازاریابی و برندسازی، نتایج مطالعاتی مانند «اثرات تعاملی رنگ ها» نشان می دهد ارتباط بین رنگ ها و برند ها به تناسب موجود در رنگی بستگی دارد که برای یک برند خاص مورد استفاده قرار می گیرد؛ یعنی آیا رنگ مورد استفاده با آن چیزی که برای فروش گذاشته شده، تناسب دارد یا نه؟

محققان در تحقیق دیگری به نام «قرمز مهیج و آبی با کفایت» دریافتند که قصد خرید به شدت تحت تأثیر رنگ ها است، چون رنگ ها بر چگونه دیده شدن برند اثر دارند. این یعنی رنگ ها به مصرف کننده می گویند «شخصیت» یک برند را چگونه ببینند.

تحقیقات دیگری هم نشان داده مغز ما برندهای قابل تشخیص را ترجیح می دهد که این موضوع بر اهمیت رنگ هنگام ایجاد هویت برند تأکید می کند. بنابراین بسیار مهم است که برندهای جدید هنگام طراحی رنگ لوگوی خود از تمایز آن با رقبا اطمینان حاصل کنند.

هنگام انتخاب رنگ درست، پیش بینی واکنش مشتری به تناسب رنگ با محصول، بیشتر از خود رنگ اهمیت دارد. در نتیجه، بین استفاده از رنگ و احساس مشتری از شخصیت یک برند، ارتباطی واقعی وجود دارد. هر یک از رنگ ها به طور گسترده ای با ویژگی های خاص مطابقت دارند (به عنوان مثال رنگ قهوه ای با محکم و زمخت بودن، بنفش با ظرافت و فرهیختگی و قرمز با هیجان شناخته می شود).

همه مطالعات آکادمیک در مورد رنگ ها و بازاریابی به شما می گویند خیلی مهم است که رنگ های برند شما، به جای رعایت قانون ترکیب رنگ های کلیشه ای، هویتی را که می خواهید به تصویر بکشید، تأیید کنند. این اظهار نظر رایج اشتباه را که «سبز به معنی آرامش است» در نظر بگیرید.

این مفهوم اشتباه است، چون گاهی اوقات رنگ سبز برای برندسازی سایت زیست محیطی تیمبرلند استفاده می شود و در موارد دیگری این رنگ در فضای پولی و مالی سایت Mint.com مورد استفاده قرار می گیرد و در دو حالت تأثیر بسیار مثبتی دارد. یا رنگ قهوه ای ممکن است برای فضای معرفی یک جنس محکم (مثل سایت محصولات چرمیSaddleback Leather) ) مناسب باشد؛ درحالی که در موقعیت دیگری برای ایجاد گرمی یا برانگیختن احساسات یا تحریک اشتها (مثل هر تبلیغ بازرگانی که در مورد شکلات دیده اید) هم می تواند به کار گرفته شود. در ایران هم مثال های مشابهی در این زمینه موجود است.

نتیجه: برای انتخاب رنگ برند نمی توان مجموعه قواعد ساده و مشخصی تعیین کرد، اما انتخاب رنگ به طور حتم باید مورد توجه قرار بگیرد. احساس، خلق و خو و تصویری که برند شما ایجاد می کند، نقش مهمی در برانگیختن احساسات دیگران ایفا می کند. بدانید رنگ ها فقط زمانی روی کار می آیند که بتوانند با هویت مطلوب یک برند مطابقت داشته باشند (به عبارت دیگر، استفاده از رنگ سفید برای القای علاقه شرکت اپل به طراحی ساده و تمیز). بدون در نظر داشتن چنین مفهومی، ترجیح دادن یک رنگ به رنگ دیگر معنی ندارد و نمی توان اثبات کرد که مثلا رنگ نارنجی در کل دنیا بیشتر از رنگ نقره ای خریدار دارد.

  • حسین هاشمی مهر